Sep 23, 2007

به مناسبت اول ماه مهر


بار دیگر مهر ماه فرا می رسد.مهر در زندگی ما ایرانیان دارای مفهوم ویژه ای است .این مفهوم از دوران باستان در فرهنگ ما نهادینه
شده است.برای این که« واژه ی مهر » به یک واقعیت اجتماعی و طبیعی مرجوع است. جنبه ی اجتماعی مهر به رفتاری معطوف است که انسان ها از روی خیر خواهی برای همدیگر آرزوی بهروزی دارند.به همین دلیل،کنشی که صلح و مدارا نامیده می شود بر کنش های دیگر در این رفتار اجتماعی مهر ورزانه مرجح است. بنابراین،مهر
به لحاظ کنش اجتماعی به رفتار،گفتار و پنداری مرجوع است که برانگیزاننده ی صلح، دوستی ، مدارا، تسامح و تساهل فردی و اجتماعی است.مردم ایران، به این لحاظ صلح دوست نامیده شده اند که برای مهر ورزی به عنوان یک کنش اجتماعی، ارزش ویژه ای قائل بوده اند.این ارزش اکیدا با ارزش های ایدئولوژیک که قهر، خشونت،عذاب الیم ، زور ،سرکوب ، اعدام ، شکنجه و بدرفتاری را مبنای عقیده و عمل خود قرار می دهد و به صورت دائم به دیگران وعده ی جهنم و شکنجه می دهد تا آنها را مطیع خود سازد ، در تضاد است.
فرهنگ ملی ما ایرانیان، هر گونه خشونت گفتاری و رفتاری را رد می کند. برای اینکه نه تنها
« مهر» را به عنوان یک« الهه » و « اسطوره » در عقاید باستان خود ، لایق پرستش بر می شمارد ، بلکه در هیچ یک از مبانی عقیدتی و « اسطوره »ای خود از عذاب الیم و شکنجه ی
انسان ها دم نمی زند و به جای قصاص و انتقام جویی که بر شدت خشونت ورزی می افزاید ،
بر بخشش ، مدارا و عدالت ورزی تاکید می کند. حتی ملت متمدن و بزرگ ایران با سابقه ی تاریخی بیش از ده هزار سال ، آنگاه که قوم عرب بر او یورش آورد یا زمانی که مغولان بر او حمله ور شدند،با متانت و بزرگواری یک ملت متمدن اما ضعیف شده با آنان رفتار کرد و مغلوب اندیشه ی آنان نگردید بلکه از سر حکمت و تدبیر، فرهنگ آنان را در تمدن کهن خود استحاله کرد و فرهنگ کهن ایرانی با عناصر برجسته ای چون خرد گرائی ، عرفان ، عدالت خواهی ، تسامح و صلح طلبی را در متن فرهنگ بیگانگان مهاجم کا شت و درصدد برآمد تا انسانیت را جایگزین بربریت و خشونت طلبی نماید.
پس اگر دقیق تر کاوش کنیم ،تاکید بر« مهرورزی» و برجسته کردن کنش اجتماعی صلح مدارانه، یک عادت اجتماعی است که از فرهنگ ملی و باستانی ما ایرانیان ماخوذ است و با
ایدئولوژی «القاعده» و« طالبانی» گری در تضاد است.از فرهنگ باستانی ایرانیان نیز ایدئولوژی
هایی پرورش نیافته که مروج « طالبانی» گری باشد. بلکه هر گروهی که در دوره ای از تاریخ
ایران و به نام ایرانی ، خشونت و بربریت را ترویج کرده به صورت عمده ایدئولوژی خود را از بیگانگان اخذ کرده است. اعم از اینکه این ایدئولوژی ، توجیه گر قهر و از سوی غریبان بوده باشد و یا طر فدار خشونت و جنگ مقدس بوده و از شرق منشا گرفته باشد و یا التقاطی از این
دو فرهنگ باشد.
متاسفانه حدود سه دهه ی اخیر،در این مملکت ایدئولوژی هایی پدید آمد که به شکل افراطی توجیه گر یک نوع کنش اجتماعی بود که خشونت گفتاری،رفتاری و پنداری را دامن زد.جنگ و خونریزی،برادر کشی،عملیات ترور و انتحار،شکنجه و سرکوب،اعدام های دسته جمعی،سنگسار،قطع دست و پا و از همه وحشتناک تر پذیرش الگوی قصاص،انتقام و عذاب الیم به جای بخشش،مدارا ،مهرورزی و عدالت را سرلوحه ی کار خود قرار داد.دولت نظامی-امنیتی احمدی نژاد و رفتار اجتماعی این دولت که برمبنای سرکوب،اعدام،شکنجه و ارعاب گذاشته شده است،تنها یک حلقه از زنجیره ی ایدئولوژی مبتنی بر انتقام و خشونت است.
اعدام های اخیر،قطع دست و پا،بازداشت و شکنجه ی سه دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک، بازداشت اوسانلو و صالحی از رهبران کارگران ،صدور حکم اعدام برای روزنامه نگاران کرد، بازداشت و شکنجه ی چندتن از هموطنان آذری،بازداشت تعدادی از معلم ها در مناطق گوناگون در اصفهان،کرمانشاه و تهران،گوشه ی کوچکی از اقدامات این دولت خشونت ورز است که از ایدئولوژی انتقام و خشونت به جای فرهنگ بخشش و مهرورزی ،دفاع می کند.
همچنین بازداشت گروهی از فعالین حقوق بشر و مبارزین سیاسی به نام های 1-عباس خرسندی 2-منصور فرجی 3-سپیده پورآقایی 4-قاسم شیرزادیان 5-بهرام راسخی فر 6- میثم رودکی در آستانه ی مهر ،نشانگر میزان قساوت و خشونت ورزی ایدئولوژی حاکم بر این رژیم است.
مهر ماه از دیگرسو،به یک عینیت طبیعی نیز مرجوع است. برای اینکه در ایران باستان «مهر»بر ماهی نهاده شده بود که شروع کاشت و پایان برداشت بود. پایان یک دوره تلاش موفقیت آمیز و شروع فصلی نو.پایان و شروع دو مقوله ی متضاد می نماید اما فلسفه ی زندگی ایرانیان و واقعیت عینی در این زمینه ،جمع ضدین را نه تنها امکان پذیر می ساخت،بلکه نتیجه ی منازعه ی این دو ضد به عنوان یک عامل سازنده و فرا رونده یا «ترانسندنتال»در زندگی آنها معنا می یافت.
این عامل سازنده که با عینیت طبیعی ممزوج است،در دوران مدرن که آموزش،علم،تکنولوژی و در یک کلمه دانش پژوهی، محوریت اصولی یافته است،در شکل جدید ظهور پیدا می کند. آری ایرانیان فهیم و روآورندگان به مدرنیزم درسده ی اخیر،شروع سال تحصیلی را «روز اول مهر»قرار دادند.
ملت ایران حق دارنداین روز را جشن بگیرند تا یادآور «جشن مهرگان» باشد.دراین روز میلیون-
ها دانش آموز،فرهنگی،دانشجو،استاد و دانش پژوه به سوی آکادمی های دانش هجوم می برند.
به راستی که روز خجسته ای است. درود بر کسانی که این روز را برای شروع بر گزیدند و درود بر کسانیکه «دانش آموزی» و «دانشجویی» را در این مرز و بوم نهادینه کرده و جایگزین آموزش های خرافی و واپس گرا نمودند.
روز اول مهر که مشعل دانش دوباره برافروخته می شود، همزمان شده است با فقر و نکبتی که حاکمان طرفدار ایدئولوژی انتقام وخشونت بر ملت ایران حاکم کرده اند. تمامی نشانه ها حاکی از این است که سیاست های مردم ستیز وماجراجویانه این قوم حاکم،بالاخره دنیا را واداشته است که به طرف گزینش راهبرد برخورد با رژیم پیش برود. اگر هنوز باشند کسانیکه این واقعیت را درک نکرده باشند،باید در شعور اجتماعی آنان تردید کرد. از دیگر سو،حکومت خواسته های به حق معلمان،دانشجویان،کارگران،زنان،اقوام و احزاب و دگراندیشان را با سیاست مشت آهنین پاسخ می گوید. نمونه هایی از این سیاست را در بالا بر شمردیم.
گویا گروهی از فعالین حقوق بشر و دموکراسی خواهی ،به قصد دفاع بی پیرایه از حقوق اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی ملت به ویژه برای آزادی کلیه ی زندانیان سیاسی و دانشجویان دربند،اقدام به تشکیل«کمیته ی همبستگی مهر» نموده و روز اول مهر را روز
«همبستگی ملی » نامیده اند. جا دارد به این عزیزان خسته نباشید گفته و از این اقدام انسان دوستانه و شجاعانه ی آنها حمایت کنیم. به راستی که راه رهایی این ملت از قید ایدئولوژی انتقام،خشونت ،فقر، بدبخنی ومصیبت،جز همبستگی همه ی آزادیخواهان و مهرورزان و مهرآفرینان نیست. باید تلاش کرد ایدئولوژی مهر را جایگزین قهر و خشونت ورزی کرد.پیشاپیش،سرکوب گران دست به بازداشت معلمان،دانشجویان و فعالین حقوق بشر و دموکراسی زده تا مبادا روز اول مهر به یک همبستگی ملی در اعتراض به رفتار حکومت گران و رژیم حاکم تبدیل شود.
این در حالی است که برخی تشکل های دانشجویی،فرهنگی و کارگری، وعده ی اعتصابات گروهی در روز های آتی را سر می دهند و بیش از 5 هزار از کارگران نیشکر هفت تپه، پیشاپیش این اعتصاب را شروع کرده اند. رزیم جمهوری اسلامی نیز سر گرم اعدام جوانان، شکنجه ی دانشجویان،بازداشت مبارزان سیاسی و فعالان حقوق بشر،تحقیر زنان و سرکوب اقوام است تا مبادا شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم و ترس از جنگ خانمان سوز،مردم را به سمت همبستگی و اعتصابات عمومی سوق بدهد. به راستی که چه خام اندیش اند! این در حالی است که اخراج اساتید دگر اندیش دانشگاه و فشار بیش از پیش بر دانشگاه و اخراج دانشجویان، موجب نشده تا جنبش انشجویی از فعالیت خود بکاهد.
هرچند اصلاح طلبان حکومتی به دلیل آزادی عمل برای انتشار روزنامه، برگزاری میتینگ و سخنرانی،درصدد هستند تا با نفوذ به درون جنبش های اجتماعی همچون کارگران،زنان، دانشجویان،اقوام و فرهنگیان،خواسته های اصولی این جنبش ها برای تغییر رژیم از طریق مبارزه ی دموکراتیک و جابه جایی آن با یک حکومت سکولار،طرفدار حقوق بشر و دموکراسی ، مدافع حقوق قومیت ها و حقوق اساسی ملت از جمله برابری زن با مرد و مدافع تمامیت ارضی ایران را صرفا به خواسته های صنفی تقلیل داده و با ایجاد انحراف در آنها،برای آوردن
در پای صندوق های رای از وجا هت آنها استفاده ی ابزاری نماید.
آری!مهر ماه از راه می رسد و جنبش ازادی خواهی ملت ایران با هزاران مانع و ترفند ،روبه رو است.اما دانشجویان،فرهنگیان،کارگران،اساتید دانشگاه،زنان،اقوام،روزنامه نگاران،احزاب و مبارزان سیاسی همچنان به پیش می روند و اینک شعار«همبستگی» به عنوان یک ضرورت ملی ،تاریخی و مبارزاتی ،آحاد آ زادیخواهان را گرد هم می آورد.
زنده باد آزادی-برقرار باد دموکراسی-گسسته باد زنجیر استبداد
جبهه ی دموکراتیک ایران
23/شهریور ماه/1386خورشید

No comments: