Sep 29, 2007

توهم"دفاع ميهنی" و خط قرمزهای"اپوزسيون"

در مقطع کنوني که بسيار سرنوشت ساز مي باشد، براي نابودي ايران به حمايت از جمهوري اسلامي برخيزيم!
همانطور که ملاحظه مي کنيد شعار بالا بسيار عجيب بنظر مي رسد؟ اما حقيقتي در آن شعار نهفته است که از اين قرار مي باشد.رژيم دست به هيچ کاري نمي زند مگر اينکه ابتدا نظر و توجه وياري همين اپوزيسيون پراکنده را پيشاپيش بسوي خود جلب کرده باشد! اگر رژيم توانست نظر همين اپو زيسيون پراکنده را بسوي خود جلب نمايد ،مطمئن باشيد بجاي سازش وصلح بسوي جنگ شتاب خواهد گرفت چون اگر پشتيباني پشت جبهه را از جانب اپوزيسيون در کنار خود احساس کند بهتر وآماده تر وبا دست باز از جنگ استقبال خواهد کرد.رژيم اسلامي از آنرو جنگ با عراق را نعمت وبرکت الهي توصيف مي نمود چون آن جنگ بيهوده از جانب اپوزيسيون نيز تحت نام جنگ ميهني استقبال شده بود. اگر از حالا به مغز ماجراجوي رژيم اين موضوع را فرو کنيم که اپوزيسيون در جنگ از رژيم حمايت نخواهد کرد ،رژيم نيز خود را منزوي وبي ياور خواهد ديد لذا بجاي تن دادن به جنگ به احتمال قوي به صلح تن خواهد داد.رژيم وقتي مي بيند که حمايت اپوزيسيون را در راه جنگ بسوي خود جلب کرده است خود را محق و مستعد و آماده خواهد ديد تا بسوي جنگ شتابان شود.اگر رژيم را از حالا تنها بگذاريم ،رژيم نيز مصمم بودن خود را در عزم جنگ منصرف خواهد ديد.رژيم را با جنگيدن نبايد تشويق کرد بلکه در گردن گذاشتن به مصوبات سازمان ملل بايد ترغيبش کرد!اگر از حالا به مغز ماجراجوي رژيم اين موضوع را فرو کنيم که اپوزيسيون در هنگام جنگ از رژيم حمايت خواهد کرد ،رژيم نيز خود را بيشتر آماده جنگ خواهد کرد!

مبارزه علیه جمهوری اسلامی برای دموکراسی حقوق بشر و صلح


مبارزه علیه جمهوری اسلامی برای دموکراسی حقوق بشر و صلح

هم میهنان :

شورای هماهنگی "همبستگی ملی ایرانیان"(هما)، ضروری می داند تا در این مقطع حساس تاریخ کشورمان مواضع اساسی همبستگی را بار دیگر و بر اساس اسناد مصوبه همایش پاریس با افکار عمومی داخل و خارج کشور در میان بگذارد .

1 ــ خطر فاجعه جنگ ، میهن مارا تهدید می کند . مسبب این خطر خانمانسوز رژیم ضد ملی و آزادی کش جمهوری اسلامی حاکم بر کشور است .

از اینرو هر نوع تلاش و توجیهی برای نزدیکی یا آشتی با رژیم نه تنها بی ثمر در مبارزه برای رفع جنگ ، بلکه اساسا ضد منافع مردم میهن ماست . همچنین این راه کارها نه تنها همبستگی ملی را مخدوش می کند بلکه به رژیم امکان می دهد تا به دنیا نشان دهد که حتی بخشی از « اپوزیسیون » را هم در کنار خود دارد .

2 ــ همبستگی ملی ایرانیان به نوبه خود تلاش می کند ،تا برای استقرار دمکراسی و حقوق بشر، همراه و همپای همه نیروهای آزادیخواه برکناری رژیم حاکم را سرعت بخشیده و از این طریق جلوی وقوع فاجعه جنگ و یا هر فاجعه احتمالی دیگررا گرفته و همچنین ادامه سرکوب همه جانبه در داخل کشور و ماجراجوئی های خارجی رژیم را به تاریخ بسپارد .

3 ـــ ما بار دیگر همه نیروها و شخصیت های طرفداردمکراسی و حقوق بشر را فرامی خوانیم

تا مشترکا برای پی ریزی جنبشی بین المللی برای صلح و آزادی و برعلیه رژیم جمهوری اسلامی به پا خیزند . ما براین باوریم که برای جلوگیری از خطر فاجعه جنگ بسیج افکار عمومی و برپاداری جنبش جهانی مبارزه پی گیر با رژیم جمهوری اسلامی برای وادار کردن رژیم به عقب نشینی ، برای صلح ، دمکراسی و حقوق بشر ضروری است . ما در این راه، با همه توان خود در اختیار جنبش قرار داریم .

شورای همآهنگی همبستگی ملی ایزانیان(هما)

تاریخ: 26 سپتامبر 2007 برابر با 4 مهر ماه 1386

دانشگاه لینشوپینگ مانع ثبت نام دو دانشجوی پی اچ دی تبعه ایران شد


استکهلمیان – تحریمهای جامعه ملل علیه ایران بواسطه خودداری دولت این کشور از گردن نهادن به قطعنامه های شورای امنیت ابعاد هر چه وسیعتری به خود می گیرد و اکنون دامنگیر جوانان با استعداد ایرانی که مایل به ادامه تحصیل در دانشگاه های سوئد هستند نیز شده است.

اما به نظر می رسد که سوئد, و لااقل دانشگاه لینشوپینگ, سیاست بمراتب شدیدتری حتی از دانشگاه های آمریکایی در رابطه با این تحریم اتخاذ نموده است.

سعید عباسی, دانش پژوی
34 ساله فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف (دانشگاه صنعتی آریامهر سابق) و محمد عبدالشاه دانش پژوی 28 ساله فارغ التحصیل کارشناسی ارشد در همین رشته از دانشگاه صنعتی امیرکبیر (دانشگاه پلی تکنیک سابق) دارای کلیه شرایط دریافت یک موقعیت پی اچ دی در دانشگاه لینشوپینگ هستند.

این دو دانش پژو از حدود دو ماه قبل مدارک خود را که ابتدا با استقبال دانشگاه لیینشوپینگ روبرو شد برای این دانشگاه ارسال نمودند, اما دانشگاه لینشوپینگ بصورت ناگهانی و در آخرین مراحل از ثبت نام آنها جلوگیری بعمل آورد.

سعید عباسی طی یک تماس تلفنی از تهران به استکهلمیان می گوید که او و محمد حتی ویزای دانشجویی خود را از سفارت سوئد در تهران دریافت کرده بودند که ناگهان در روز چهارشنبه
26 سپتامبر ئی میلی از پروفسور "ینس داهلگورد" از دانشگاه لینشوپینگ دریافت کرده اند مبنی بر اینکه دانشگاه لینشوپینگ ضمن ابراز تاسف به اطلاع آنان می رساند که بواسطه تحریمهایی که اتحادیه اروپا در شرف اعمال آن علیه ایران است از پذیرش این دو محقق و دانش پژوی ایرانی معذور است.

برگردان فارسی متن ئی میل ارسالی پروفسور "ینس داهلگورد" در روز چهارشنبه به سعید عباسی و محمد عبدالشاه به مضمون زیر است:

سعید و محمد گرامی,
بنظر می رسد که وضعیت سیاسی در زمینه روابط با ایران تشدید شده است. ما همین الان دستور العملی را در رابطه با تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران دریافت کرده ایم که در حال حاضر مبادله و همکاری با محققین ایرانی را بسیار مشکل می سازد. ما در انتظار دریافت جزئیات بیشتری در این زمینه هستیم, اما رئیس دانشگاه ما تصمیم گرفته است که پذیرش هر گونه دانشجوی پی اچ دی در این دانشگاه را متوقف کند.

من قادر به درک احساس مایوسیت شما بواسطه این وضعیت هستم, اما ما قادر به انجام هیچ اقدام دیگری بجز اطلاع رسانی به شما در مورد وضعیت پیش آمده نیستیم.

با تقدیم احترام
ینس داهلگورد

شدیدتر از تحریمهای آمریکا؟
استکهلمیان هفته گذشته خبر مربوط به لایحه ای را که دولت سوئد در چهارچوب اتحادیه اروپا و در راستای مشارکت در تحریمهای جامعه ملل علیه ایران تسلیم پارلمان این کشور کرده است منتشر نمود و یک کپی از متن این لایحه را نیز در دسترس خوانندگان خود قرار داد . در این لایحه از جمله به ممنوعیت تحصیل دانش پژوهان ایرانی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سوئد نیز اشاره شده است. اما در همین لایحه صراحتا قید شده که تنها "رشته های بخصوصی" مشمول این تحریم خواهند شد که روشن است منظور رشته های در رابطه با علوم هسته ای است.

اما رشته های "مهندسی کیفیت" و "بازرگانی الکترونیک" که سعید و محمد در رابطه با آن درخواست خود را ارسال نموده اند ارتباطی به علوم هسته ای ندارد.

استکهلمیان صبح روز جمعه
28 سپتامبر موفق به برقراری تماس تلفنی با پروفسور ینس داهلگورد در دانشگاه لینشوپینک شد:

استکهلمیان: تحریمهای مشابه مدتهاست که از جانب آمریکا اعمال شده, اما تنها مشمول برخی رشته های بخصوص در رابطه با علوم هسته ای می شود. آیا این تصمیم دانشگاه لینشوپینگ سختگیرانه تر از میزان تعیین شده نیست؟
ینس داهلگورد: این دستور العمل بسیار جدید است و ما تقریبا هیچ اطلاعی از جزئیات آن نداریم. اما رئیس دانشگاه تصمیم گرفته است که تا اعلام جزئیات بیشتر پذیرش دانشجو از ایران را متوقف کند.

استکهلمیان: این دستور اعمل از کجا برای شما ارسال شده است؟
ینس داهلگرود: این یک تصمیم در سطح اتحادیه اروپاست و غیر از ایران دانشجویان کشورهای دیگری از جمله کره شمالی را نیز در بر می گیرد.

استکهلمیان: بله, اما شما باید آن را از یک ارگان سوئدی دریافت کرده باشید. این دستور العمل از سوی کدام ارگان سوئدی برای شما ارسال شده است؟
ینس داهلگرود: از سوی پلیس امنیتی سوئد (سپو).

استکهلمیان: پس اگر درست متوجه شده باشم ممکن است که سعید و محمد پس از مشخص شدن جزئیات بیشتر این تحریم کماکان دارای شانس برای دریافت این موقعیت پی اچ دی در دانشگاه لینشوپینگ باشند؟
ینس داهلگورد: بله همانطور که گفتم ما هم هیچ اطلاعی از جزئیات بیشتر نداریم و در انتظار اطلاع از جزئیات بیشتر هستیم.

استکهلمیان: تصور می کنید که اطلاعات بیشتر چه زمانی در اختیاردانشگاه قرار بگیرد و تکلیف سعید و محمود و دیگر دانشجویان ایرانی در شرایط مشابه مشخص شود؟
ینس داهلگورد: بیان زمان دقیق آن از سوی من البته امکانپذیر نیست.

استکهلمیان: آیا قادر به درک احساس این دو دانش پژوی ایرانی هستید؟
ینس داهلگورد: من قادر به درک کامل احساس این دو جوان هستم و بابت آن بی اندازه متاسفم. ما تقریبا در مراحل پایانی پذیرش سعید و محمد بودیم که این دستور العمل به دست ما رسید.

*****

همکار استکهلمیان از پروفسور ینس داهلگورد درخواست کرد که در صورت امکان یک کپی از دستورالعملی را که توسط پلیس امنیتی سوئد (سپو) به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی این کشور ارسال شده در اختیار استکهلمیان قرار دهد که در صورت انجام در سایت منتشر خواهد شد.

دانشگاه لینشوپینگ یکی از چند دانشگاه مهم سوئد است که اساتید برجسته ایرانی تبار از جمله حسین دادفر (پروفسور در بازاریابی صنعتی و بین المللی) بخشی از کادر علمی آن بشمار می روند. این دانشگاه در لیست 100 دانشگاه اول و معتبر قاره اروپا قرار دارد.

هنوز خبری در رابطه با جلوگیری از ثبت نام دانش پژوهان تبعه ایران در دیگر دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سوئد به اطلاع استکهلمیان نرسیده است. اما بی شک دستور العمل صادر شده از سوی پلیس امنیتی سوئد (سپو) در اختیار دیگر دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی این کشور نیز قرار داده شده است.

جوانان آزاده و دموكرات را آزاد كنيد

به‌نام خداوند و جان و خرد

پاينده ايران




جوانان آزاده و دموكرات را آزاد كنيد

بازداشت فعالين جوان و آزاده و دموكرات حقوق بشر كه ايثارگرانه از حقوق آزادگان دگرانديش از هر گروه و انديشه‌اي دفاع مي‌كردند و خواهان ايراني سربلند و دموكرات هستند را شديداً محكوم نموده و آزادي هر چه سريع‌تر سپيده پورآقايي، منصور فرجي، قاسم شيرزاديان، عباس خرسندي، ميثم رودكي و بهرام راسخي‌فر را خواهان است.

پاينده ايران حزب پان‌ايرانيست

29/6/1386

ضرب و شتم و بازداشت خبرنگار پان ایرانیست ابوالفضل عابدینی و150 کارگر در اهواز

سرور ابوالفضل عابدینی نمایی از تجمع اعتراض آمیز کارگران در اهواز

تجمع مسالمت آميز ۱۵۰ کارگر کارخانه کاغذسازی کارون شوشتر که روز سه شنبه در اهواز برگزار شده بود، از سوی نيروی انتظامی با باتوم و گاز اشک آور مورد حمله قرار گرفت و کارگران مورد ضرب و جرح قرار گرفتند.

ابوالفضل عابدينی، روزنامه نگار خوزستانی در مورد اعتراض کارگران و تجمع این روز به راديو فردا گفت:«از حدود يک سال و نيم پيش تاکنون، کارگران کارخانه کاغذسازی کارون شوشتر به طور مکرر به استاندار خوزستان در خصوص راه اندازی مجدد کارخانه و پرداخت حقوق معوقه شان مراجعه کردند، اما متاسفانه به جز پرداخت يکی دو ماه حقوق و وعده رسيدگی به ابن مشکل و حل آن، پاسخ مناسبی دريافت نکردند.»

او اشاره کرد که «کارگران سه بار، از نوروز تا ارديبهشت ماه سال جاری، نيز در مقابل دفتر رياست جمهوری تجمع کردند، اما به جز برخورد شديد نيروی انتظامی، پاسخ ديگری دريافت نکردند.»

به گفته عابدينی، «کارگران در پی بی پاسخ ماندن درخواست هايشان و تشديد مشکلات زندگی شان، روز سه شنبه، چهارم مهر، دست به تجمع در مقابل استانداری خوزستان در شهر اهواز زدند و خواستار گفت و گو با استاندار و بيان خواسته هايشان شدند.»

وی درباره خواسته های کارگران گفت:«پرداخت حقوق هفت ماه معوقه، ارسال حق بيمه کارگران در همين مدت و راه اندازی کارخانه که صاحب آن به دليل بدهی های فراوان در خارج از ايران به سر می برد، از خواسته های آنان است.»

اين روزنامه نگار در پاسخ به اين پرسش که وضعيت زندگی کارگران کارخانه کاغذسازی کارون شوشتر چگونه است، گفت: «باتوجه به پرداخت نشدن حقوق کارگران اين کارخانه در هفت ماه گذشته، مشکلات فراوانی برای آنان که اکثرا مستاجر هستند، به وجود آمده است. از جمله اينکه بر اساس آماری که در اختيار دارم، حتی ۱۱ نفر از آنان دچار بيماری های روحی شده و در آسايشگاه روانی بستری شده اند. در عين حال، برخی از آنان مشکلات خانوادگی پيدا کرده اند که منجر به طلاق شده است.»

او اضافه کرد:«مشکلات اقتصادی به شکلی است که بسياری از ۲۳۰ کارگراين کارخانه قادر به فرستادن فرزندان خود به مدرسه و دانشگاه نيستند.»

ابوالفضل عابدينی همچنين اشاره کرد که «مشکلات کارگران کارخانه کاغذسازی کارون شوشتر مانند مشکلاتی است که ديگر کارگران در بسياری از کارخانه های استان خوزستان و حتی ايران دارند» و افزود:«آقای احمدی نژاد که روز سه شنبه گفتند ملت ايران نگرانی ای از تحريم ندارند، بايد ابتدا، نگاهی به مشکلات کارگران بيندازند و بعد اين صحبت را بکنند، زيرا اين حرف مغاير واقعيت زندگی کارگران است.»

وی افزود:«کارگران ايران در شرايط بسيار بدی به سر می برند و از داشتن ابتدايی ترين حقوق اوليه خود محرومند.»

آقای عابدينی در پاسخ به اين پرسش که برخورد با کارگران در مقابل استانداری خوزستان چگونه بود، گفت: «کارگران تا ساعت ۱۱ در مقابل درب ورودی استانداری تجمع کردند و پس از آنکه ديدند حتی کسی از استانداری به نزد آنان نيامد تا به درد دل شان گوش کند، به سمت استانداری حرکت کردند که با برخورد شديدی مواجه شدند و با گاز اشک آور و باتوم مورد حمله قرار گرفتند.»

اين روزنامه نگار افزود:«در اين حمله، پنج تن از کارگران به شدت مضروب و به بيمارستان منتقل شدند و خود ایشان با اسپری فلفل و باتوم مورد همله قرار گرفت.»

او با اشاره به حضور نيروهای امنيتی و لباس شخصی درمحل تجمع کارگران گفت که اين نيروها مانع حضور خبرنگاران در محل شدند.

گفتگوی ابوالفضل عابدینی با رادیو فردا را از اینجا بشنوید(چهارشنبه ۴مهرماه ۱386)


Sep 28, 2007

وضعیت وخیم زندانیان بند 240 / آخرین وضعیت میثم لطفی





به نام آزادی



بنا بر گزارشات رسیده از زندان اوین آقای میثم لطفی زندانی سیاسی سابق که در طرح موسوم به ارتقای امنیت اجتماعی تحت نام اراذل و اوباش دستگیر شده است در سلول انفرادی شماره 38 بند 240 تحت شرایط کاملا غیر انسانی نگهداری می شود.
مادر میثم لطفی پس از افشای هویت فرزندش و اشاره به سابقه سیاسی وی توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بازداشت و به همین بند منتقل شده است .
میثم لطفی از زندانیان سیاسی و از معترضینی بوده است که در سال 78 در وقایع 18 تیر به یکسال زندان محکوم شد وی پس از تحمل شش ماه حبس از زندان آزاد شد .

بند 240 زندان اوین متشکل از 4 طبقه سلول انفرادی می باشد و سابقا محل نگهداری زندانیان تنبهی که در زندان جرایمی را مرتکب میشدند بوده است ، ولی اخیرا به دلیل شدت سرکوب های اجتماعی و سیاسی از این بند علاوه بر مورد فوق جهت نگهداری زندانیان سیاسی همچون اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد ، میثم لطفی ( زندانی سیاسی سابق ) ، افراد دو جنسیتی و غیره می باشد.

لازم به ذکر است زندانیان دوجنسیتی به دلیل عدم برنامه ریزی مسئولین زندان در مورد این افراد به علت دوجنسه بودن در بند زنان و یا مردان نگهداری نمی شوند بلکه ایشان را در سلول های انفرادی بند 240 و در شرایط کاملا غیر انسانی نگهداری می کنند .

فعالان حقوق بشر در ایران نسبت به سلامت جسمی زندانیان این بند شدیدا اعلام نگرانی می کند و توجه سازمان های حقوق بشری را به نقض حقوق بشر در زندان های ایران جلب می نماید.

Human Rights Activists in Iran

تماس تلفنی خانم پور اقائی

سپیده پورآقایی , روزنامه نگار و فعال حقوق بشر سه شنبه شب گذشته با خانواده اش تماس گرفت. مادر سپیده پور آقایی از تماس تلفنی دخترش می گوید اما از صدای گرفته دخترش نگران است.18 شهریور ماه سپیده پورآقایی از سوی نیروهای اطلاعات بازداشت شد وبالاخره با گذشت دو هفته از این بازداشت شب گذشته در تماس کوتاه تلفنی با مادرش ,از وضعیت خود گفت. اینکه در بند 209 زندان اوین نگهداری می شود .خانم پورآقایی می گوید:"سپیده گفت که در مرحله تحقیق و بازجویی قرار دارد و هنوز چیزی به او گفته نشده است اما به فکر وثیقه باشید." سپیده پورآقایی که روزنامه نگار است, در کمیته گزارشگران حقوق بشر فعالیت می کند و همچنین از داوطلبان جمع آوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا در کرج نیز بوده است.سپیده روز 18 شهریور به طور همزمان با پنج فعال حقوق بشر دیگر بازداشت شد.مادرش دراین باره می گوید:"ساعت سه بعدازظهر 18 شهریور سپیده از خانه خارج شد و ساعت 11 شب نیروهای اطلاعات به منزلمان آمدند و تمام دست نویسها,کتابها,کیس کامپیوتر,سی دی ها و چهار فلاپی را با خود بردند."او ادامه می دهد:"در تماس تلفنی دیشب صدای سپیده خیلی خسته بود و حتی من گفتم که مریضی اما گفت که حالش خوب است.اما من نگرانم."
کانون زنان ایران

سرفصل خط مشی دفتر تحکیم وحدت

سرفصل خط مشی دفتر تحکیم وحدت




دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه یی، سیاست ها و خط مشی این تشکل را در سال جدید تحصیلی اعلام و بر ادامه فعالیت دانشجویی در شرایط کنونی تاکید کرد.








دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه یی، سیاست ها و خط مشی این تشکل را در سال جدید تحصیلی اعلام و بر ادامه فعالیت دانشجویی در شرایط کنونی تاکید کرد.
این دفتر با اشاره به وضعیت دانشگاه ها در سال گذشته دفاع همه جانبه از آزادی های آکادمیک و بسترسازی برای استقلال دانشگاه ها را سرلوحه فعالیت های خویش قرار داده اند.
در این راستا آنها تاکید کرده اند؛ «حق ادامه تحصیل تنها با توجه به ملاک های علمی، امکان استفاده از اساتید دگراندیش و مستقل، آزادی فعالیت تشکل ها و نشریات دانشجویی پیش شرط تحقق وظایف آموزشی و پژوهشی دانشگاه است.
فعالیت آزاد و سالم در فضای دانشگاه نیازمند تعامل و گفت وگو با مدیران و مسوولان دانشگاه ها است تا خواسته های بحق و منطقی خود را با آنها در میان گذاشته و حداقل های لازم برای زیست دانشجویی را فراهم سازیم. به عنوان گام نخست ما خواهان آن هستیم که کمیته های انضباطی به نهادی مورد اعتماد دانشجویان برای رسیدگی به تخلفات احتمالی (و نه ابزاری برای فشار و سرکوب) تبدیل شوند. در کنار موارد فوق از توجه بیشتر به خواسته های صنفی و رفاهی دانشجویان و بهبود کیفیت آموزشی، وضعیت تغذیه و خوابگاه ها نیز نباید غافل شد.»یکی دیگر از اولویت های دفتر تحکیم وحدت به عنوان بخشی از جنبش دانشجویی در سال آینده همبستگی با سایر جنبش های اجتماعی و حساسیت هرچه بیشتر نسبت به مسائل و معضلات اجتماعی اعلام شده است.
در این بیانیه آمده است؛ «از نظر ما مساله زنان دغدغه هر فرد دموکراسی خواه بوده و به همین خاطر تلاش می کنیم تا از طریق کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت تعامل مناسب و سازنده یی میان جنبش دانشجویی و جنبش زنان برقرار سازیم که در این راه تحولات رخ داده در ترکیب جنسیتی دانشگاه ها (حضور ۶۰ درصدی دختران در دانشگاه) هم موجب همراهی هرچه بیشتر این دو جریان خواهد شد.جنبش های صنفی معلمان و کارگران نیز با توجه به عدم برخورداری آنها از حداقل معیشت و رفاه چشم به راه توجه بیشتر دانشجویان به مسائل و مشکلات خود می باشند. از آنجا که ما عدالت اجتماعی را پیش نیاز تحقق روابطی اخلاقی و انسانی در جامعه می دانیم، تلاش می کنیم تا ریشه ها و علل بی عدالتی را به جامعه شناسانده و در راستای پاسخگو کردن قدرت به مطالبات صنفی اقشار مختلف، همدلی بیشتری با این جریان ها داشته باشیم.»
از سوی دیگر اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان به عنوان تشکلی معتقد به اصول مصرح در اعلامیه جهانی حقوق بشر وعده داده است در حد بضاعت خود به دفاع از حقوق فرهنگی و زبانی اقوام ایرانی پرداخته و بر رفع تبعیض در زمینه های اقتصادی و فرهنگی تاکید کند. تعیین دوباره نسبت صحیح میان فعالیت دانشجویی و فعالیت سیاسی به عنوان یکی از چالش های جدی پیش روی دانشجویان در سال های آینده مورد تاکید دفتر تحکیم وحدت قرار گرفته است.








Sep 27, 2007

کارزار دفاع ازحقوق زندانیان سیاسی به ويژه دانشجویان دربند


شوق ما ن بود که اوین موزه خواهد گشت. بندهای بندگی ازهم خواهد گسست. دیگراز رد زنجیر وتازیانه، صفحات تاریخ مان سیاه نخواهد شد. مژده می دادند که آن دشنه خون آلود که ازغلاف سازمان اطلاعات وامنیت کشوربرآمده و قلب مبارز زنان ومردان ایران زمین را دریده شکسته خواهد شد. وعده آن بود زندانی سیاسی وشکنجه انسان به دست انسان جزنقل سینه نیاکان دیگرهیچ مصداقی دراین سرزمین نیابد. قراربود سانسورجراید برای همیشه ملغی شود تا غنچه مطبوعات درفضای استقلال وآزادی قلم بشکفند. چه نهال های آرزو غرس شد تا سرسلسله همه خواست ها وقدم ها آزادی باشد. و... چون چشم گشودیم درپس احتزاز بیرق های سیاه بازچوبه های دار بود که رقص مرگ را به جنبش می آورد. ودیگربارباستیل ما اوین شد که هرچه آزاده یافت درچنبره بی ترحم خود فرو کشاند. پیش از آنکه سحرگاه پرده ازرخسار شب برکشد، دست بیداد یک کهکشان ستاره را یکجا دریک وجب گوربه خروارها خاک سپرد تا قبح این جنایت ازدیده ها نهان شود وآنگاه خاوران یک پهنه گشت ازاشک وماتم برستارگانی که حتی بی خشت گوردفن شدند. وباردیگر چه قلم ها که شکستند. چه انسان ها که به جرم آگاه بودن وآگاه ساختن سلاخی شدند وبا چه تهتکی برچهره جامعه ومدنیت تیغ کشیدند. ساحت دانشگاه را به خون آغشتند. امااز18 تیر16 آذری دیگر تولد یافت. نشریات رابستند .کتاب هارا سوزاندند. بردست ها و پاها دستبند وپابند زدند. چشمهارا حتی دردرون سلول های انفرادی هم چشم بند زدند تا شاید انسان ها حق ، عدالت و آزادی را ازیاد ببرند. هرحرکت و صدا ، هراجتماع و گروه، هرنماد وهویت مستقل انسانی را دشمن امنیت (خود) خواندند. تا انسان ها با فراموش کردن انسانیت خود تبدیل به جماداتی مطیع و بی اراده شوند. حقوق کارگران را پایمال کردند. فرهنگیان را به بند آوردند وبی شرمانه درقاموس قدرت ثبت کردند که دانشجو، آزادی ، حقوق بشرهمچنان محاط درخط قرمزودرشمارواژگانی ثبت شود که مفهومی جز دشنام ازآن فهم نگردد. اما دانشگاه زنده است. حیات دانشگاه درایستادگی دانشگاه مازندران دربرابرباج خواهی آدم ربایان در اردیبهشت سال جاری نمایان شد. حیات دانشگاه دربپاخاستن دانشگاه شیراز دربرابرزیاده خواهی امنیتی ها درماههای آغازین سال جاری هویداشد. حیات دانشگاه درتحصن دانشگاه تبریز، اعتراضات دانشجویی دانشگاه مشهد ، جنبش دانشگاه لرستان ، ستارگان سپهردانشگاه همدان ، سرفرازی دانشگاه شاهرود ، دادخواهی دهها انجمن درشرف تعطیل دانشگاه های سراسرکشورواعتراض دانشجوی تعلیق ومحروم ازتحصیل نمایان شد. حیات دانشگاه درخروش دانشجویان پلی تکنیک واستقامت آنان درسیاهچال 209 اوین نمایان شد. و... مهر، ماه ازسرگیری کارزاربرای آزادی است.ما جمعی ازفعالین دانشجویی ،کارگری ، معلمان ،زنان واقوام دردرون مرز درجهت محکوم کردن رویه های ضد حقوق بشرحاکمان وبرای آزادی کلیه زندانیان سیاسی به ویژه دانشجویان دربند پلی تکنیک احمد قصابان ، احسان منصوری ، مجید توکلی و زندانیان کارگری ازجمله منصور اسانلو و محمود صالحی فعالان کرد ازجمله محمد صدیق کبود وند ، هیوا بوتیمار و عدنان حسن پور و فعالان آذری از جمله منصور متین کارزاردفاع ازحقوق بشر وزندانیان سیاسی را اعلام نموده ودست یاری به سوی کلیه مبارزان راه آزادی و دمکراسی و مدافعان حقوق بشردرداخل وخارج ازکشور صرف نظرازتعلقات حزبی و گروهی درازمی کنیم.ما به منظور عینیت یافتن این کار زار ودفاع ازحقوق معلمان و دانشجویان و کلیه زندانیان سیاسی روز اول مهر را روز همبستگی با آنان اعلام می کنیم
جهت حمایت ازاین کارزارمی توانید اسامی خود یا نام پایگاه اینترنتی تان را دربخش نظر این وبلاگ اضافه نموده ویا به آدرس زیر ایمیل نمایید

hambastegi.mehr@gmail.com

hambastegiemehr.blogspot.com

کیوان انصاری آزاد شد


دکتر کیوان انصاری، پس از تحمل بیش از یکسال حبس، دقایقی قبل از زندان اوین آزاد شد.

کیوان انصاری که در مرداد ماه سال گذشته توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده و به مدت یکسال در بند 209 زندان اوین به سر برد، از سوی دادگاه بدوی به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" و"اجتماع و تبانی جهت برهم زدن نظم عمومی" به تحمل 5/3 حبس تعزیری محکوم شده بود. که این حکم در دادگاه تجدید نظر به 3 سال حبس تعلیقی و 1 سال حبس تعزیری تقلیل یافت.

این فعال دانشجویی با سپری کردن دوران محکومیتش، از زندان اوین آزاد شد.

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر


تظاهرات جهانی در حمايت با معلمين ايران در لندن

اطلاعيه همبستگی با معلمين ایران

تظاهرات جهانی در حمايت با معلمين ايران در لندن و شهر های ديگر جهان در يک روز برگذار ميشود زمان یکشنبه 30 سپتامبر.

هم میهنان، در این زمان بسیار حساس، تنها راه نجات ایران اتحاد است اتحاد.

بدین وسیله جنبش شیر و خورشید ایران گروهی تشکیل شده از گروه ها و فعالان سیاسی با تفکرات فکری گوناگون اعلام میدارد.

در حمايت از معلمين، ما ايرانيان مقيم انگلستان با برگذاری تظاهرات در لندن به معلمين عزيز خود ميگوئيم در راهی که برگزيدند تنها نيستند و آنها را حمايت خواهيم کرد و بدين طريق اتحاد خود با آنها را اعلام ميداريم.

سنديکاها، اتحادیه ها، گروه ها و شخصیتهای سیاسی با دلی لبریز از همبستگی و اتحاد در اين روز گرد هم میآیند تا پیام شما معلمين عزيز را به جهانیان برسانند.

از هموطنان عزيز با هر مرام، مسلک و مذهبي انتظار ميرود با حضور خود باعث رونق این تظاهرات در حمایت از معلمين عزيز خود شوند.

تظاهرات يکشنبه 30 سپتامبر 2007 در مقابل سفارت اشغالي ايران روبروی هاید پارک در لندن از ساعت 1:30 تا3:30 بعداز نيمروز برگذار خواهد شد.


محل تظاهرات: جلوي سفارت اشغالي ايران

تاريخ: 30 سپتامبر 2007 پرنسس گيت، كنزينگتون لندن، اس دبليو 7

زمان: 1:30 تا3:30 بعد از نيمروز روبروي هايد پارك

Princes Gate, Kensigton, London SW7

نزديكترين ايستگاه قطار زير زميني:

Knightsbridge يا South Kensington يا High Street Kensington

هاي‌استريت كنزينگتون يا سآت كنزينگتون يا ناي‌تس بريج

اتوبوس شماره‌هاي 9 و10 يا 52

برای اطلاعات بیشتر و نقشه محل با تارنمای www.awti.org يا با شماره 6289 277 - 0793

کدبان آرش در انگلستان تماس بگیرید.

فراخوان همبستگی مهر به ایرانیان برون مرز

psd-Paris_Sista.jpg

هم میهنان؛ به پیشواز اول ماه مهر میرویم؛ روز بازگشائی مدارس و دانشگاهها، روزی که شیفتگان دانش و خرد به سنگر خود درپیکاربا جهل و تاریک اندیشی باز می‌گردند. دانشگاه‌ها در ایران همواره سنگر آگاهی و آزاداندیشی و آزادی‌خواهی بوده است. چه بسیارانی از دانشگاهیان که در سال 1359 به نام انقلاب فرهنگی دستگیر و زندانی شدند و یا جان باختند.

دانشجویان و استادان و فرهنگیان پیوسته پرچم آزادیخواهی و حق طلبی را به دوش كشیده‌اند و در کنار سایر جنبشهای مردمی و به خصوص زنان و کارگران به مبارزات خود ادامه داده و میدهند.

امروزه مبارزات فرهنگیان، زنان، کارگران، و دانشجویان دراعتراض به نابسامانیهای اقتصادی و تورم روز افزون و برای تأمین خواستهای صنفی و مدنی آنان شدت گرفته است و در مقابل آن، ما شاهد موج جدیدی از یورش به خانه ها ی فعالان این گروه‌ها و دستگیریها و اخراج آنان هستیم. این روند سرکوب هرروز ابعاد گسترده تر، خشن تر و نگران کننده تری به خود می‌گیرد. اعدام های گروهی در برابر دیدگان وحشت‌زده مردم و ایجاد فضای ترس و ارعاب نشان از حاکمیت نظامی وفاشیستی دارد. زندانیان سیاسی احساس خطر كرده و هشدار میدهند که فاجعه‌ای بزرگ درراه است.

در این شرایط بحرانی و خطرناك شایسته است ضمن محکوم كردن رفتارهای ضد انسانی و نقض فاحش حقوق بشر توسط نظام جمهوری اسلامی، و در راستای همبستگی ملی ایرانیان برای حمایت ازجنبش های مردمی و «همبستگی مهر» در داخل ایران، در گردهم‌آیی‌های اعتراضی که در نقاط مختلف اروپا و شمال آمریكا و از جمله شهرهای لندن، استکهلم و آتلانتا در روز های 29 و 30 سپنامبر برگزار می‌شود شركت كنیم.

هم میهن؛ امروز تنها در یك همبستگی ملی می‌توانیم به مبارزات حق‌طلبانه و آزادی‌خواهانه مردم كشورمان یاری رسانیم. در کنار هم، پیوسته، هم چون رودی خروشان و موجی سهمگین باشیم. و بدانیم هر یک ازما سهمی در آینده میهن عزیزمان ایران داریم. همصدا و همدل باشیم.

مکان : جنب پارلمان سوئد- استکهلم Mynttorget

زمان : شنبه٢٩September ٢٠٠٧ از ساعت ۱١ الی ۱٤

همبستگی ملی ایرانیان- آتلانتا


بمناسبت آغاز سال تحصیلی در ایران

همبستگی ملی ایرانیان- آتلانتا

از کلیه ایرانیان آزادیخواه دعوت مینماید که با شرکت در گردهم آیی سراسری امریکا و اروپا از مبارزات به حق معلمان ، دانشجویان و دانش آموزان حمایت کرده و صدای آنان را به گوش جهانیان برسانند

زمان : یکشنبه 30 سپتامبر 2007 ساعت 3:00 نیمروز

(CNNمکان: پارک المپیک ( مقابل ساختمان

تلفون اطلاعات: 0933-846-770

Atlanta_iransolidarity@yahoo.com

Sep 26, 2007

ضرب و شتم زندانیان سیاسی در اردبیل توسط مامورین اطلاعات

ارعاب و ضرب و شتم زندانیان سیاسی در آذربایجان از جمله در زندان اردبیل همچنان ادامه دارد.

بنا به گزارشهای رسیده از زندان اردبیل، سه تن از فعالین اردبیلی بنامهای ودود سعادتی - آصف ابراهیم زاده نیاری و رضا غنی زاده نیاری که روز دوشنبه ۲۶ شهریور بازداشت و چند روز پیش از زندان اردبیل به مکان نامعلومی که گفته میشود یکی از بازداشتگاههای وزارت اطلاعات در این شهر باشد منتقل گشته بودند به شدت توسط ماموران اطلاعاتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.

آصف ابراهیم زاده که بعد از ضرب و شتم و بازجويی به زندان انتقال یافته از ناحیه صورت آسیب جدی دیده و تعدادی از دندان های او شکسته شده است . مامورین زندان از اعزام نامبرده به بهداری ممانعت کردند و وضعیت جسمانی او که هم اکنون در اعتصاب غذا بسر می برد مساعد نیست.

همچنین ودود سعادتی و رضا غنی زاده نیاری که هم اکنون در بازداشتگاه وزارت اطلاعات بسر می برند بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. این دو زندانی سیاسی تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی و در اثر تحلیل قوای جسمانی چندین بار بی هوش شده اند. پیش تر قاضی پرونده آنها را به ضرب و شتم شدید تهدید کرده بود.

مركل در سازمان ملل از تحريمهای بيشتر عليه رژیم حمايت كرد

آنگلا مركل صدراعظم آلمان در مجمع عمومي سازمان ملل اعلام كرد از تحريم‌هاي بيشتر عليه رژیم تهران در صورت خودداري از توقف برنامه‌ي هسته‌يي حمايت مي‌كند.

به گزارش ايسنا، شبكه خبري بلومبرگ به نقل از صداعظم آلمان كه در شصت و دومين نشست مجمع عمومي سازمان ملل صحبت مي‌كرد گزارش داد: آلمان به همراه شركايش به دنبال راه حل ديپلماتيك مساله هسته‌يي رژیم تهران است و در صورتي كه این رژیم عقب‌نشيني نكند براي اعمال تحريم‌هاي بيشتر و سخت‌تر اعمال فشار خواهد كرد.

صدراعظم آلمان ادامه داد: از نظر من به عنوان صدراعظم آلمان امنيت اسراييل هرگز قابل مذاكره نيست.

وي همچنين گفت كه دستيابي رژیم تهران به سلاح هسته‌يي پيامدهايي ويرانگر براي موجوديت اسراييل به دنبال خواهد داشت.

صدراعظم آلمان در برابر سازمان ملل ادامه داد: جامعه بين المللي نبايد به خود اجازه دهد در اقدام مصممش عليه اعمال تحريك آميز رژیم تهران دچار شكاف شود.

وي ادامه داد: اين جهان نيست كه بايد ثابت كند رژیم تهران در حال ساخت بمب است، بلکه این رژیم بايد جهان را متقاعد سازد كه به دنبال بمب نيست.

احمدی نژاد و معرکۀ حمایت از حقوق بشر

احمدی نژاد و معرکۀ حمایت از حقوق بشر

5 مهر 1386

بنام آفریدگار آزادی ، با درود بیکران به روان پاک تمامی جانباختگان راه عزت وآزادی ایران و ایرانیان
جناب آقای محمود احمدی نژاد پیدا است نیاز به حضور شما و گرفتن چند عکس . تصویر تبلیغاتی در محل برجهای تجارت جهانی در امریکا مرگز شیطان بزرگ در مورد واقعۀ ترور بیش از 6 هزار نفر انسان بی گناه در این عملیات تروریستی غیر انسانی نشعت گرفته از ایدولوژی افراد چون شما که جماعتی را در بزرگ داشت 11 سپتامبر به گناه روشن نمودن شمع در تهران به ضرب و زور چماق و باطوم دستگیر و روانۀ زندان فرمودید.
آره لازم نیست شما اینگونه دل ملت امریکا را به دست آورید اگر راست می گویید دل ملت ایران را بدست آورید که از دست شما و حکومتتان خون است ، لازم نیست از فرصت سوء استفاده کنید و معرکۀ حمایت از حقوق بشر به راه بیاندازید.
لذا بهتر است شما جنایت روشن و مدلول هل کاست یهودیان که خود آلمانیها و نازیهای فاشیست به آن اعتراف صریح مستقیم نمودند را افسانه و دروغ تاریخی قلمداد نفرمایید، گذشته از همۀ اینها شما به قول خودتان رئیس جمهور ملت ایران هستید که البته خود بهتر میدانید که نیستید چرا که آراء18 میلیون رای دهنده ( البته اگر صحت داشته باشد) در برابر آراء 30 میلیون نفر مخالف شما نشانگر جمهوریت یک ملت نیست اگر معنی جمهوریت آن باشد که همۀ ما می دانیم.
با این حال بهتر است شما برای اثبات حسن نیت خود نسبت به مردم ایران و انسان و انسانیت یکبار هم که شده در سالروز کشتار و اعدام چندین هزار جوان آگاه و شایسته و بی گناه در گورستان خاوران تهران حضور پیدا نمایید و نسبت به ارواح این رشیدترین و بهترین فرزندان ایران ادای احترام و سر تعظیم فرود آورید.
آقای احمدی نژاد بس است این همه دروغ و ریا و عوام فریبی با استحمار ملت ایران بس است.آش دیگر آنقدر شور شده است که صدای آشپز هم در آمده بیاید بخاطر خدا و خودتان دست از این اعمال و معرکه گیریها بر دارید.
خدا را با جان ودل به یاد آورید و قدرت و جهان فانی و از دست رفتنی تر از اینها انگارید. سرانجام باید همه یک روز چه شاه و کدا با چشیدن طعم مرک در آنی در برابر دادگاهی عدل الهی حاضر شوید کاری نکنید تا رو سیاه تر از اینکه هستید در برابر خداوند بزرک جهان هستی قرار بگیرید.
ما آنچه شرط بلاغ بود با تو می گوییم تو خواه از سخنان ما پندگیر خواه ملال با اینکه خوب می دانیم هرگز نرود میخ آهنین در سنک
چرا که شما واعظ غیر مستعظ اید

زندانیان سیاسی زندان گوهرداشت کرج
4 مهر 1386



http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
tel. : 0031620720193

سخنرانی اقای احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا / دختر مبارز

ای کاش ایشان دارای ایمان ، اعتقاد راستین و اعتماد به نفس والایی چون علی بود و میگذاشت تنی چند از ایرانیان که او مخالفشان می خواند همانگونه که به وی آزادی و تریبون داده شد آنهم در کشوری که رهبران جمهوری اسلامی آنرا بزرگترین استثمارگر می نامند ، این تریبون و این محفل در یکی از دانشگاههای ایران برپا میشد و جلسه ای بین ریاست جمهور و مردم جهت پرسش و پاسخ صورت می گرفت

ولی البته که صد البته درهای زندانها نیز بسته می ماند نه اینکه پس از جلسه آزاد اندیش و دانشجو و... راهی زندانهای مخوف جمهوری اسلامی شوند.

آیا دکتر احمدی نژاد این آزاد منشی را در خود و سردمداران خود می بیند که از بزرگترین مخالف خود یعنی ریاست جمهوری آمریکا توسط یکی از دانشگاهها دعوت بعمل آورده و تریبون به ایشان دهند ؟

پیش از شروع سخنرانی ایشان ، چندین سئوال توسط ریاست دانشگاه کلمبیا مطرح شد که بر ریاست جمهوری اسلامی گران آمد و آنرا پای بی مهری و دور از مهمان نوازی خواند

و حال آنکه ایشان ظاهرا فراموش کرده اند که رفتن نامبرده به مهمانی منزل یکی از خویشانشان و یا شهرهایی که آنهمه هزینه می کنند و مردم را به عنوان هورا و غذا به آنجا می آورند و امثال این نبوده و اصلا ایشان برای پاسخگویی در دانشگاه و سازمان ملل تشریف بردند.

نامه مادران مظلوم تنی چند از دانشچویان و یاران دبستانی را مطرح کردند ، ایشان فرمودند فقط تبلیغات مطبوعاتی است و حقیقت ندارد.

در خصوص اعدامها و رفتار ناهنجار مامورین حکومتی با زنان و جوانان و سندیکای کارگری و ... نامبرده از آزادی زنان و حرمت زن در ایران سخن راند، کدامین آزادی آقای رئیس جمهور ، حرمتی که شما سخن از آن می گویید آیا سنگسار زنان را مد نظر قرار دادید؟ یا حق طلاقی که به مردان در قانونتان است ؟ یا طرح امنیت ملی و بازداشت 150000 نفر زن و کتک زدن تنی چند از آنان و هتک حرمت این زنان ، و هزاران آیا های دیگر به ما پاسخ دهید آقای رئیس جمهور نه در کشور خارجی که کسی بدان شکل از داخل این کشور و فجایع اتفاق افتاده آن باخبر نیست !

از دانشگاه و دانشجو گفتید و اینکه حرمت دانشجو بسیار بالاست به یاد آوردم که با کینه خود چگونه با دانشجویان سراسر کشور علی الخصوص دانشجویان پلی تکنیک رفتار کردید؟

طرح طراحی شده از سوی اطلاعات علیه نشریه دانشجویان پلی تکنیک آیا اسلام اینگونه است ؟

دستگیری و بی حرمتی به جوانان این مرز و بوم با عنوان اراذل و اوباش ، راستی چه پاسخی دارید؟

در وبلاگتان نظر سنجی است در خصوص حق وتو بعضی از کشورها با دو جواب موافق هستید یا خیر!

می دانید مرا یاد سال 1357 انداخت جمهوری اسلامی آری یا نه ؟

ای کاش همگان آنروز می فهمیدند اینگونه طرح سئوال ، صدای گامهای دیکتاتوری است که شنیده می شود یعنی به ملت ایران فرصت انتخاب هیچ گزینه دیگری داده نشد.

شما در سخنرانیتان در دانشگاه کلمبیا نامه مظلومانه مادران فرزند دربند داشته را کذب دانستید ؟

آیا شکایت نامه اتحادیه بین المللی کارگران نسبت به آزادی منصور اسانلو هم کذب و شایع مطبوعاتی داخل ایران است ؟

از ایران بعنوان کشور من و ملت من یاد کردید ، و فرمودید کشورمن اولین قربانی تروریست بوده در27-28 سال گذشته ، و یاد کردید از باهنر و رجائی و مجلس که منفجر شد .

ولی آقای احمدی نژاد بهتر نیست با خود روراست باشید آیا تمامی این ترورها به رهبری آقای رفسنجانی از همان بدو پیروزی انقلاب صورت نگرفت ؟ و همان سالها چون گروه مخالف نظام جمهوری اسلامی ، مجاهدین بود، فضای بسیار مناسب برای ترور افراد با دانش برتر از رفسنجانی به رهبر خود رفسنجانی بود.

مفتح ، مطهری ، باهنر ، رجایی و بهشتی ، طالقانی و ...

پس از آن شروع کشتار و ترور آزادیخواهان و فتلهای زنجیره ای فرا رسید که اولین گام با سعید سیرجانی مترجم و نویسنده محبوب ایرانی صورت پذیرفت و به ترتیب ....

در مشهد حرم مطهر امام رضا را چه کسی بمب گذاشت و آنهمه مردم بی گناه را چه کسی به کشتن داد؟

در یکی از خیابانهای تهران که می خواستند عریض کنند و با مخالفت کسبه آن روبرو شدند چه کسی در همان دهه 60 بمب گذاری کرد و به مجاهدین نسبت داد و بعد خیابان عریض شد.

جناب دکتر احمدی نژاد شما ممکن است تشنگی بعضی از مردم عوام دنیا را با سخنان فریبنده تان رفع کنید ولی بخاطر داشته باشید که ملت تشنه ایران حتی جام زهر را برای رفع تشنگی از کسانی چون شما نخواهند گرفت.

به یادتان است سعید امامی را از خودیهایتان به خاطر دانسته هایش به اسم خودکشی با واجبی در اوین کشتیدش، و همسرش را با آماجی از اتهامات ناروا شکنچه کردید

ولی برای بازگشت به سوی ملت ایران باز هم دیر نیست همانگونه که شیرین سخن گفتید و دنیا را به برادری و صلح و دوستی دعوت کردید این ملت مظلوم امروز از شما می خواهد به سوی ملت بازگردید.

"سهیل آصفی" یک تابعیتی را آزاد کنید / دکتر پرویز داورپناه]

با سفـر آقای احمدی نژاد به نیویورک، علی شاکری و پیش از آن سایر زندانیان سیاسی دو تابعیتی با آن همه اتهامات سنگین و خطرناک و نمایشهای تلویزیونی آزاد شدند. اکنون سئوال این است که نوبت آزادی زندانیان سیاسی یک تابعیتی کی فراهم می شود.
قریب دو ماه از بازداشت آقای سهیل آصفی، روزنامه نگار جوان تک تابعیتی ایرانی و آزادیخواه میهنمان می گذرد. آصفی، در زندان انفرادی بسر می برد.سهیل آصفی در اوائل مرداد ماه، همراه با فرشاد قربانپور و مسعود باستانی، به دلیل درج مقاله و مصاحبه هایی در یک سایت اینترنتی، بازداشت شدند. دو تن از آنان با قرارهای وثیقه سنگین، موقتا آزاد شدند، اما سهیل آصفی بیست و چهارساله، در سلول انفرادی افکنده شد و ممنوع الملاقات است. گناه او، ترجیح دادن مشقات و خفقان زندگی در جمهوری اسلامی و درمیان هموطنان خود، بر گریز ازکشور و گزینش سرزمینهای آزاد برای ادامه تحصیل و زندگی دو تابعیتی است.پدر و مادر سهیل آصفی از بازداشت پسرشان نگران و بشدت رنج می برند.
خانم ناهید خیرابی، مادر سهیل می گوید: ظاهرا چیزی از او پیدا نکرده‌اند. به نظر می‌رسد چون در این مدت طولانی چیزی نتوانسته‌اند پیدا کنند، به او فشار می‌آورند تا چیزهایی بگوید که بتوان برایش پرونده سازی کرد.

"انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران" اعمال فشار بر مطبوعات و روزنامه نگاران را با هر روش و شيوه ای خلاف موازين حقوقی جاری در جمهوری اسلامی دانسته و خواستار بازگشت به قانون توسط همه مقامات و نهادهای حکومتی در ارتباط با مطبوعات است. و صد البته در زمانه ای که اصل گردش آزاد اخبار و اطلاعات به عنوان يک اصل جهانی پذيرفته شده و در برخی کشورها با تصويب قانون در اختيار گذاشتن هر گونه اطلاعات توسط مقامات و نهادهای حکومتی به شهروندان را اجباری ساخته‌اند، اعمال اين فشارها در ايران به مطبوعات و روزنامه نگاران جای تعجب و تاسف بسيار دارد.
قاضی حداد معاون امنیت دادستان اعلام کرد "تنها تعداد اندکی از زندانیان در سلول انفرادی نگهداری می شوند که این سلول ها به صورت سوئیت های مجهز می‌باشد." به گواه افرادی که مدتی را در بازداشتگاه 209 در سلول انفرادی نگهداری شده‌اند، اکثر متهمان مدتهای طولانی در سلول‌هایی نگهداری می‌شوند که نه تنها مجهز به امکانات اولیه چون سرویس بهداشتی و حمام نیست، بلکه ابعاد آن نیز بسیار کوچکتر از حداقل فضایی است که در آیین نامه اجرایی نحوه اداره بازداشتگاههای امنیتی برای هر نفر ذکر شده است. (طبق تبصره 1 این آیین نامه، حداقل فضای فیزیکی مسقف و غیر از فضای هواخوری برای هر نفر هفت متر مربع می باشد.)
خانم خیرابی می گوید: من مانند پسرم یک روزنامه‌نگار مستقل هستم. پسرم میهن پرست و مردم دوست بوده و به جز این چیز دیگری نیست.هرچه فکر می‌کرده، در وبلاگ‌اش می‌نوشته اما برای آنها مهم است که این طرز فکر را او از کجا آورده است. این البته بی معناست. هیچکس نمیداند گرایش‌های فکری‌اش در اجتماع چگونه پدید میاید. ما نگران هستیم که احیانا برای سهیل پرونده سازی کنند و بخش‌هایی از داستانی را که می‌سازند، جرم تلقی کنند.
سهیل آصفی ممنوع الملاقات است. دوبار پدرش را به‌عنوان ملاقات خواسته‌اند که البته بیشتر به پرسش و پاسخ با پدر گذشته است. ‌آنجا گفته‌اند به مادر سهیل آصفی ملاقات نمی‌دهیم چون خیلی به این در و آن در می‌زند. اخیرا من در دادسرا گفتم من هم مادرم به من نیز ملاقات بدهید. گفتند آن دوبار برای سوال از پدر سهیل بوده و ایشان اساسا ممنوع الملاقات است.
ناهید خیرابی می گوید:
تماس‌های تلفنی ما با سهیل هر ده پانزده روز یکبار است. اخیرا به من هم تلفن نزده بلکه به پدرش زنگ می‌زند. دو روز قبل با پدرش صحبت کرده که بعد بازجو هم تلفن را گرفته و به پدرش گفته که بازجویی تمام شده و پرونده را به قاضی می‌دهند تا معلوم شود قرار موقت بازداشت، تبدیل خواهد شد یا تمدید.... سهیل به پدرش گفته که حالش اصلا خوب نیست و دچار سرگیجه است. من می‌دانم که سهیل دچار افت فشار شده و سخت نگران سلامت جسمی و روحی پسرم هستم. در سلول انفرادی هیچکس پهلوی سهیل نیست که اقلا به در بکوبد. الان دیگر وقت آن است که وضعیت بازداشت روشن شود که اگر لازم است سهیل با وثیقه آزاد شود.
از اتهام ایشان نه ما خبرداریم و نه وکلای ایشان. به آنها هم اجازه نداده‌اند با سهیل ملاقات کند.
خانم ناهید خیرابی مادر سهیل آصفی می گوید : تمام تلاش خود را کردم تا را ه های قانونی را طی کنم. می خواستم بی سرو صدا فرزندم را که بدون هیچ اتهامی در زندان انفرادی به سر می برد و تنها جرمش عشق به این آب و خاک، به این مردم و به حرفه خودش یعنی روزنامه نگاری است از زندان بیرون بیاورم اما به رغم قول های پیاپی مبنی بر آزادی قریب الوقوع وی، او را آزاد نکردند. خودشان بارها و بارها گفتند که هیچ موضوع جدی وجود ندارد فقط باید ساکت باشیم و موضوع را رسانه ای نکنیم تا آنها او را آزاد کنند.
هیچ اتهامی علیه سهیل اعلام نشده است. تازه حتی اگر به او اتهامی را نسبت دهند اما دلائل آن اتهامات را مشخص نکنند به لحاظ قانونی تفهیم اتهام محسوب نمی شود. از لابلای سطور بر می آید که همکاری سهیل با نشریه اینترنتی روزآنلاین ایرادی است که به او گرفته می شود اما گرچه روزآنلاین در ایران فیلتر است اما به لحاظ حقوقی هیچ گاه توقیف نشده است که همکاری با آن را بتوان یک مورد اتهام دانست.
آقای دکتر ناصر زرافشان و آقای عبدالفتاح سلطانی وکلای سهیل هستند اما هیچ کدام بعد از بازداشت وی حتی اجازه ملاقات با وی را نداشته اند.
روز شنبه بیست و هفت مرداد سهیل تلفن زد و از من خواست که دیگر هیچ اقدامی برای آزادی او انجام ندهم و ادامه داد که همان شب آزاد می شود. او خیلی مطمئن بود. به او گفته بودند که آزاد می شود.
من آن شب تا صبح بیدار ماندم از ذوق و خوشحالی دیدار سهیل و تشویشی نامعلوم خوابم نمی برد. می دانم که تا کنون سهیل را بارها در چنین شرایطی قرار داده اند یعنی به می گویند که آزاد می شود. تمام نشانه های آزادی قریب الوقوع را به نمایش می گذارند و بعد دوباره او را راهی سلول انفرادی و اتاق بازجویی می کنند. آیا این شکنجه روانی نیست؟
نزدیک ظهر همان فردی که روز قبل از درون زندان با من صحبت کرده و قول داده بود که سهیل امروز آزاد می شود تماس گرفت. خیلی مودبانه و محترمانه برخورد کرد. گفت: "ما برای مادر ها خیلی احترام قائلیم ما برای روزنامه نگارها و برای شما که مادر و روزنامه نگار هستید نیز خیلی احترام قائلیم" او ادامه داد که تمام کارهای مرا روی اینترنت خوانده است. گفت که از کارهای من بسیار بهره برده و این کارها به نظر او بسیار عالی هستند و از این قبیل حرف ها. سرآخر گفت چیزهای کوچکی پیش آمده است که قاضی باید حل کند و به این دلیل آزادی سهیل به تعویق می افتد. پرسیدم که ایا تا غروب آزاد می شود. مِن و مِن کرد و گفت نمی داند. پرسیدم فردا، پس فردا، آخرهفته و خلاصه کی آزاد می شود. در پاسخ هیچ اطلاع دقیقی نداد اما طوری وانمود کرد که گویی به زودی این قضیه فیصله می یابد.
بعد از اتفاق آن روز تمام تماس ها قطع شد. به مدت یک هفته هیچ خبری از سهیل نداشتیم. روز شنبه سوم شهریور ساعت حدود یازده شب با پدر سهیل تماس گرفتند. عادی نبود. چرا که معمولا حدود ظهر و یا غروب زنگ می زدند. سهیل با پدر خود صحبت کرده بود و گفته بود تا همان موقع بازجویی داشته است.
خانم خیرابی می گوید: برای فرزندم نگران هستم. فکر می کنم دارند سناریویی برای دیگران تهیه می کنند و می خواهند از حرف های سهیل برای پر کردن جاهای خالی سناریو شان استفاده کنند. این اواخر از او سوال می کنند که چگونه و از چه راهی گرایشات فکری خود را پیدا کرده است. تفتیش عقاید می شود. من دلیل این را نمی فهمم. مگر داشتن این یا آن عقیده جرم است که آدم مجبور باشد توضیح بدهد از کجا و چگونه به آن عقاید رسیده است.
خلاصه الان پس از نزدیک به چهل روز سهیل هنوز در زندان است و نشانی از آزادی او نیست. برای او خیلی نگران هستم.
انجمن صنفی روزنامه نگاران ضمن نگرانی از سرنوشت و آینده جامعه ایرانی، به ویژه از سرنوشت سهیل آصفی و دیگر روزنامه نگاران و دانشجویان زندانی، احسان منصوری، احمد قصابان، مجید توکلی، کیوان انصاری، علی درخشنده و پویا بهاندار، به مسئولانی که این روزها بیشترین فشار را متوجه جوانان و دانشجویان جامعه کرده اند، هشدار می دهیم که دست از ظلم و ستم به جوانان ایرانی بردارند و از مردم آزادهء ایران و همه آزادیخواهان جهان به ویژه اهل قلم و همه رسانه ها، مطبوعات و سایتهای اینترنتی، میخواهد که بر درخواستهای خود برای آزادی فوری و بی قید و شرط همه جوانان نامبرده پافشاری کنند.
همبستگی و همراهی همهء جوانان، دانشجویان و زنان و مردان و کليه فعالان مطبوعات اعم از مديران مسئول و روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان می‌تواند موجب آزادی فوری روزنامه نگاران وزندانیان سیاسی ایرانی را فراهم کرده و جلوی اعمال فشارها بر مطبوعات را بگيرد.
دکتر پرویز داورپناه / 3 مهرماه / سیر.وس نیوز1386

پخش شبنامه هایی در استان لرستان

سایت : طي چند روز گذشته شبنامه هايي در برخي مناطق خرم آباد از جمله مناطق اصلي و مركزي اين شهر توزيع شده است.

به گزارش بولتن نیوز، اين شبنامه ها با مضمونهاي"درگيري شديد در خاورميانه، مهر 1386 تهاجم نظامي آمريكا به ايران، مهر 1386 تهاجم هوايي و موشكي آمريكا و فروپاشي رژيم جمهوري اسلامي"، در سطح شهر خرم آباد توزيع شده است

مدير كل سياسي انتظامي استانداري لرستان گفت: بي شك توزيع اين شبنامه ها با مضمونهاي ياد شده با هدف نا آرام كردن فضاي منطقه، ايجاد جو رواني و ملتهب و نگران كردن افكار مردم، ايجاد ياس و نااميدي در بين مردم صورت گرفته است.

علي چراغيان افزود: افرادي كه اقدام به توزيع اين شبنامه ها مي كنند در صدد زيرسوال بردن سياستهاي نظام، تيره و تار نشان دادن فضاي كشور هستند و مي خواهند دولت را دليل اين وقايع نشان دهند.

وي اظهار داشت: تاكنون فردي در ارتباط با اين شبنامه ها دستگير نشده است. پيش ازاين نيز در برخي شهرهاي استان شعارهايي عليه مسوولان نظام نوشته شده بود.

بیانیه دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران به مناسبت فرا رسیدن اول مهر

انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران به مناسبت آغاز سال جدید تحصیلی بیانیه ای صادر کرده است:

مهری دیگر از راه رسید ؛ مهر 86 . سال جدید دانشگاه ها آغاز شد. آغازی که اما خوش یمن و مبارک نبود . مهر دانشگاه فرا رسید اما با بی مهری مسئولین دولت مهر ورز نسبت به اساتید و دانشجویان.دانشگاهیان ودانشجویان علوم سیاسی در حالی سال جدید را آغاز می کنند که گویی قرار است علم سیاست به ورطه ی نابودی کشیده شود و فقط نامی از آن باقی بماند. این برنامه البته برنامه‌ايي‌ است که چند دهه است آغاز شده، برنامه ای که هدفش چنان که پیداست ابتر و خنثی کردن کامل علوم سیاسی در ایران است ، مخالفان دانش و اندیشه فقط نامی از علوم سیاسی می خواهند، نه محتوا و مایه ای. زنگ سال تحصیلی جدید برای دانشجویان علوم سیاسی در حالی به صدا درمی آید که هنوز هیچ تغییری در وضعیت اساتید اخراجی دانشکده، جناب آقای دکتر بشیریه، وجناب آقای دکتر سمتی حاصل نشده است. گرداننداگان امروز دستگاه آموزش عالی بر آن اند که حذف صاحب فکران و اندیشمندان، فریاد رسای پژوهش و نقد و دانش را خاموش خواهد نمود. چنین نبود و چنین نیز نخواهد ماند.در این میان، اقوال و افعال متعارض مسؤولان خود شاهدی بر قبح و زشتی واقعه اخراج است. آقایان از سویی حکم اخراج امضا می کنند، و از سوی دیگر قول مساعد بازگشت احکام را می دهند. ریاست دانشگاه از سویی از بدوی بودن حکم سخن می راند و قول به پیگیری جهت تغییر حکم در شورای تجدید نظر می کند و از سوی دیگر به حذف دروس ترم جاری این اساتید اقدام می کند.اخراج استادان علم سیاست دانشگاه تهران چنان زشت و نابخشودنی بوده است که کسی را یارای پذیرش مسؤولیت آن نیست. قضیه اما روشن تر از این هاست. هم رییس دانشگاه مسؤول است، هم وزیر علوم، هم رییس جمهور و هم تمامی حامیان و پشتیبانان متنفذ دولت نهم از صدر تا ذیل. دراین میان از ریاست دانشکده نیز انتظار می رود که این قضیه را تا به انتها پیگیری نماید و ملزومات بازگشت این اساتید را به دانشکده فراهم آورد و نتیجه اقدامات را به دانشجویان گزارش دهد. انجمن اسلامی دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه ضمن محکوم نمودن این اقدامات تخریبی و اعلام محکومیت آن ها، خواهان لغو هر چه سریعتر حکم اخراج و بازگشت اساتید به دانشگاه است. شاید سال جدید تحصیلی را اینگونه آغازی در خور و شایسته تر برای دانش و دانشجو باشد.

انجمن اسلامی دانشجویان
دانشکده حقوق و علوم سیاسی
دانشگاه تهران

Våra kära iranska landsmän, vi närmar oss den första dagen av Mehr månaden. Det är dagen då våra skolor och universitet, börjar sina sitt akademiska läsår. Det är dagen då alla de som längtar efter kunskap och lärdom, går tillbaka till sina akademiska borgar, för att fortsätta sin kamp mot våld och förnekelse.

Iran universitet har alltid varit en skådeplats för frihetskampen, fritt tänkande och medvetande. Många studenter häktades, fängslades och förlorade sina liv i samband med den så kallade Kulturella Revolutionen 1980.

Studenter, utbildade tillsammans med folkliga rörelser, så som kvinnliga och arbetarförbund, har alltid varit ledande i kampen för frihet och mänskliga rättigheter.

Studenter, akademiker, kvinnor och arbetare på den senaste tiden har ökat sina protester EMOT försämrade sociala förhållanden och ökade kostnader. Som ett svar på det, vi kan alla bevittna den islamiska regimens grymma attacker mot dessa grupper, genom att arrestera och sparka deras medlemmar ifrån arbetet.

Denna våg av statlig terror sprider sig i hög fart, samtidigt som brutaliteten ökar.

Offentliga grupphängningar och avrättningar förkommer regelbundet - med huvudsyfte att sprida rädsla och osäkerhet - men som i själva verket visar tydliga tecken av en militärisk och fascistisk styrelseskick.

I detta kritiska läge av våldupptrappning och för att främja den nationella solidariteten bland iranier, till stödet för folkrörelser och “Mehr solidariteten” i Iran, det är vårt ansvar att den 29, och 30 september delta i möten och demonstrationer i hela Europa och Nordamerika i städer som London, Stockholm och Atlanta, för att nämna några få av dem.

Våra kära landsmän, BARA genom nationell solidaritet - kan vi hjälpa folkliga rörelser inne i Iran. Vi måste stå enade för att kunna bilda en gemensam försvarslinje, för att kunna agera som rinnande vatten. På så sätt var och en av oss kan försäkra en egen plats i framtiden i vårt älskade hemland Iran. Vi måste tala med en röst och känna med ett hjärta.

Den nationella iranska solidariteten (Solidaritet för Iran)

Plats: Mynttorget Stockholm

Tid: lördag den 29 september Kl. 11-1400

Sep 25, 2007

فراخوان همبستگی مهر به ایرانیان برون مرز

psd-Paris_Sista.jpg

هم میهنان؛ به پیشواز اول ماه مهر میرویم؛ روز بازگشائی مدارس و دانشگاهها، روزی که شیفتگان دانش و خرد به سنگر خود درپیکاربا جهل و تاریک اندیشی باز می‌گردند. دانشگاه‌ها در ایران همواره سنگر آگاهی و آزاداندیشی و آزادی‌خواهی بوده است. چه بسیارانی از دانشگاهیان که در سال 1359 به نام انقلاب فرهنگی دستگیر و زندانی شدند و یا جان باختند.

دانشجویان و استادان و فرهنگیان پیوسته پرچم آزادیخواهی و حق طلبی را به دوش كشیده‌اند و در کنار سایر جنبشهای مردمی و به خصوص زنان و کارگران به مبارزات خود ادامه داده و میدهند.

امروزه مبارزات فرهنگیان، زنان، کارگران، و دانشجویان دراعتراض به نابسامانیهای اقتصادی و تورم روز افزون و برای تأمین خواستهای صنفی و مدنی آنان شدت گرفته است و در مقابل آن، ما شاهد موج جدیدی از یورش به خانه ها ی فعالان این گروه‌ها و دستگیریها و اخراج آنان هستیم. این روند سرکوب هرروز ابعاد گسترده تر، خشن تر و نگران کننده تری به خود می‌گیرد. اعدام های گروهی در برابر دیدگان وحشت‌زده مردم و ایجاد فضای ترس و ارعاب نشان از حاکمیت نظامی وفاشیستی دارد. زندانیان سیاسی احساس خطر كرده و هشدار میدهند که فاجعه‌ای بزرگ درراه است.

در این شرایط بحرانی و خطرناك شایسته است ضمن محکوم كردن رفتارهای ضد انسانی و نقض فاحش حقوق بشر توسط نظام جمهوری اسلامی، و در راستای همبستگی ملی ایرانیان برای حمایت ازجنبش های مردمی و «همبستگی مهر» در داخل ایران، در گردهم‌آیی‌های اعتراضی که در نقاط مختلف اروپا و شمال آمریكا و از جمله شهرهای لندن، استکهلم و آتلانتا در روز های 29 و 30 سپنامبر برگزار می‌شود شركت كنیم.

هم میهن؛ امروز تنها در یك همبستگی ملی می‌توانیم به مبارزات حق‌طلبانه و آزادی‌خواهانه مردم كشورمان یاری رسانیم. در کنار هم، پیوسته، هم چون رودی خروشان و موجی سهمگین باشیم. و بدانیم هر یک ازما سهمی در آینده میهن عزیزمان ایران داریم. همصدا و همدل باشیم.

مکان : جنب پارلمان سوئد- استکهلم Mynttorget

زمان : شنبه٢٩September ٢٠٠٧ از ساعت ۱١ الی ۱٤

ایالت کالیفرنیا نیز به جمع تحریم کنندگان ایران پیوست

فرماندار ايالت کاليفرنيا، آرنولد شوارتزنگر، گفت قصد دارد لايحه ای را امضا کند که بموجب آن دولت کاليفرنيا با شرکتهايی که در ايران فعاليت دارند قطع رابطه خواهد کرد.

شوارتزنگر طی بيانيه ای که ديروز (دوشنبه) انتشار داد گفت مشتاق امضای لايحه تحريم ايران است تا آنچه را که وی «موضع قاطعانه دربرابر تروريسم» ناميد اتخاذ کرده باشد.

ايالات متحده آمريکا ايران را به حمايت از شورشيان در عراق و افغانستان متهم کرده و دولت اسلامی را به عنوان پشتيبان تروريسم می شناسد.

بموجب اين لايحه قانونی صندوق بازنشستگی دولت ايالت کاليفرنيا، با حجم چندين ميليارد دلار، از سرمايه گذاری در ايران منع می گردد.

يک سخنگوی شوارتزنگر گفت انتظار دارد فرماندار اين لايحه را در همين هفته امضا کند.

تاکنون چندين ايالت آمريکا در جهت تحريم ايران، و همچنين سودان (بخاطر موضوع دارفور) گام برداشته اند.