Oct 31, 2007

مصادره لباس خانمها در اداره منکرات رژیم / الف - بیقرار


گويا اين رژيم ضد بشري وناقض دائمي حقوق بشر نميخواهد ازمصادره وغارتگري بهرشكلي دست بردارد . به اين دليل كه بعد ازآن مصادره هاي غير قابل توجيه ملكي ودارائيهاي منقول وغير منقول مردم ايران در روزها وماههاي نخستين انقلاب مخرب اسلامي كه بعدا" به يك حربه سركوب و سنت حكومتي تبديل شد وحتي با گنجانيدن يك اصل درقانون اساسي بعنوان اصل 49 نيز چنين اقداماتي را مشروع وقانوني نموده وستادي عريض وطويل را نيز با عنوان ستاد اجرائي فرمان امام ره وبا عنوان ((اموال دراختيارولي فقيه )) دايرنمودند تا مسئوليت چپا ول املاك ودارائيهاي مردم را بعهده داشته باشد. بعد ازهمه آن بازيها وچپاولگريها حالا نوبت به مصادره لبا س مردم خصوصا"‌ لباس وپوشش با نوان ودختران ايران زمين رسيده است.
چون موضوعيت مصادره اخيردرخورتامل است لازم است تاآنرا بصورت مستدل وآنچه را كه عينا" برسريكي ازاقوام خودمان آمد را بنويسم.
بامداد روزشنبه 5 آبانماه 86 ساعت 50/2 بامداد يكي ازاقوام بسيار نزد يك نگارنده كه خانمي حدودا" چهل ساله ومقيم آمريكا هستند، ضمن سفري كاري به تركيه، بلحا ظ اينكه يك فاصله زما ني چهارروزه درميانه توقفشان در تركيه بوجود ميا يد، بسرش ميزند كه اين فا صله زما ني چهار روزه را مغتنم بشمارد وسري به ايران بزند تا ازاينطريق هم فرصت راازدست ندهد وهم بعد از22 سال دوري ازدوست وفاميل وآشنا يان بديدارآنها بشتا بد تا بقول خودمان (( ديدارها بقيامت نيفتد ))
تعريف ميكرد با چنين رويكرد وتصوري و با هزاردرد سر بفرودگاه استا نبول رفته وبا نشستن درصف انتظار موفق شده بود تا اين مسافرت بسيار كوتاه را ترتيب بدهد.
يكي از اقوام كه بد نبا ل او رفته بود تا ميهمان راازفرودگاه مهرآباد بمنزل بيا ورد ميگفت: وقتي اطلاعات پرواز فرود هواپيما را اعلام نمود، تا زما نيكه اين مسا فر به درب خروجي رسيد حدود نيم ساعت طول كشيد، وما ساعت 10/ 3 دقيقه بامداد راهي منزل شده وبا توجه به بعد مسافت ازفرودگاه مهر آباد تا شرق تهران حدود ساعت 40 / 3 بامداد خسته وكوفته بمنزل رسيد يم . بديهيست كه چنين مسافري نميتواند بمحض رسيدن به منزل با رد و بدل نمودن كه سلام وعليك ساده با منتظران خود به بستر ورختخواب برود. هركسي ميداند كه درچنين شرايطي رفتن به بستر ورختخواب حداقل تا دو - سه ساعت معنائي ندارد. ميهمان ساعت 30 /6 صبح آ نهم با اصرارديگران به بستر افتاد تا استراحتي بكند. ساعت 30/ 14 بود كه ازميهمان خواستيم تا بخا طر ضيق وقت ازبستر بيرون بيا يد. ميتوان حدس زد كه كا رها ولو چند خريد ساده براي سوغاتي درچنين سفري با اين محدود يت زماني چقدربرشتاب با يد صورت بگيرد. ميهمان سه روزه در حدود ساعت 30 / 7 بعد ازظهر، و فقط بعد ازسيزده ساعت اقامت در تهران وكشور خودش، هوس كند تا سري به محله قد يمي بزند، تا هم تجديد خا طره اي بشود، وهم گردشي كوتاه در نقطه اي از شهرداشته باشد. لنگان لنگان وقدم زنان مسيرش به ميدان هفت حوض مي افتد. به ناگهان خا نمهاي انتظامي كه مسئوليت سركوب زنان را بعهده دارند وهميشه درضلع شرقي اين ميدان مستقر هستند وچشم ميچرخا نند تا ببينند كه كدام زن يا دختر قوزك يا مچ پاي اوبيرون است تا اورا به اتهام بي حجا بي يا بدحجا بي وتوهين به شئونا ت اسلامي شكار كنند وبه اتومبيلهاي مخصوص ((ون )) هدايت كنند، جلوي اين ميهمان سيزده ساعته را بجرم اينكه لباس او منا سب نيست را ميگيرند وضمن بازداشت او بدون توجه به توضيحات اين خانم ا يشان را به دايره منكرات درخيا بان خالد اسلامبولي يا همان وزراء سا بق ميبرند.
درنظربگيريد يك ايراني بعد از22 سال دوري ازوطن، تصميم ميگيرد تا براي يك مد ت كوتاه سه روزه به وطن بيا يد تا با نزديكان خود د يداري تازه كند وبرگردد. مضاف برآن اينكه، اين خا نم ميگفت چرا بهنگام ورود از فرودگاه مهر آباد كه ازنظر ما داخلي ها دست كمي ازمنكرات و پا يگاه نظارتي دراين زمينه ها ندارد، با كمترين ما نع وحتي تذكري مبني براينكه پوشش او با قوانين جاري منافات دارد، روبرو نشده است.
او با چنين تصورمثبتي قدم به موطن خود گذاشته وسيزده ساعت بعد ازورود بخاك وطن وشهرزادگاهش درنقطه اي ازشهر توسط گشت ارشاد، بدون اينكه كمترين توجهي به گفته ها وشرايط او ازيكسو، وكمترين توجهي به شرح وظايف خود يعني ارشاد ازسوي ديگرداشته باشند، با بد ترين شكل ممكن جلوي اين با نورا تحت عنوان بد حجابي سد نموده و بصورت بازداشت ايشان را دراتومبيل پليس ارشاد كرده واورا بنقطه اي منتقل ميكنند كه تعداد زيادي خا نم ديگرهم حضور دارند. ايشان ضمن تعجب ازچنين برخورد وجائي كه انتقال يافته با تلفن منتظران را مطلع ميكند كه مرا بجائي آورده اند كه پراست از خانمها.
خوب ما كه دراين جهنم زندگي ميكنيم دريافتيم كه اودركجاست وابزار خلاصي او يك ما نتوي عباگونه است، گرچه كه لباسي هم كه ايشان برتن داشتند شنل گونه، بنحويكه تمام قسمتهاي بدن را كه به تعبير آقايان موجبات تحريك مردان را فراهم مينمايد پوشانده، ولي چون لباس اين خا نم حالت ما نتو نداشته مورد ايراد خواهران زينب وماموران منكرات وارشاد قرار ميگيرد. بهرحال با تلفن مسافردو نفرازمنتظران او با برداشتن يك ما نتو به اداره منكرات مراجعه مينمايند وبا توضيحي كوتاه وتعويض لباس اين خانم را بمنزل بازميگردانند. يكي ازآقايان كه بهمين منظوربه آن مركزرفته بود، پس ازتحويل وتعويض لباس خانم، البسه قبلي را ازخا نم با زپرس طلب مينمايد كه درنهايت تعجب با پا سخي حيرت آور مواجه ميشود. پاسخ اين است كه لباسها ئي كه مورد ايراد قرارداشته باشند، پس از تعويض، بنا به حكم قضا ئي لباسها بنفع دولت يا منكرات مصادره ميشود واسترداد آن غيرممكن است.
ميگفت وقتي درمقام معارضه خواستار مطالبه وخواندن اين حكم غيرموجه وضد بشري شدم؛ يكي ازمسئولين من وميهمان را مورد تهديد قرارداد كه اگر بخواهي اعتراض كني خانم را بجاي گسيل به منزل دربازداشت نگه ميداريم تا او را به دادگاه اعزام كنيم.
پرواضح است كه با توجه به وضعيت سفرو چنين اختيارات وخشونتي كه دراين اداره اعمال ميگردد، اكثريت قريب به اتفاق خانواده ها، ازشوهر گرفته، تا پدر ومادر، وازخواهر بگيريد تا برادر وغيرو، چاره اي بجز تن دادن به سكوت ناخواسته وعدم ايجاد چالش آنهم درساعت 11 شب با ماموران آن اداره راهي پيش روي خود نميبينند. كما اينكه وقتي همراهان اين ميهمان سه روزه نسبت به استرداد لباس قبلي با اين عنوان كه لباس اما نتي است؛ با عكس العملي بشد ت بي اد با نه وخشن روبرو ميشوند، درعين حاليكه مصادره لباس را منوط به دستور قضائي اعلام ميكنند، ناچارا"ازپيگيري استرداد البسه صرفنظرنموده و ترجيح داده بودند بمنزل بازگردند.
اي ميهمان ديروز دوشنبه 7 آبانماه 86 ساعت 30/6 بعد ازظهرايران را با خا طري مكد رترك كرد، اما به ايشان توصيه شد تا بدون ذكر نام خود ضمن تماس تلفني با رسا نه هاي بين المللي آنچه را كه براي اودرظرف فقط دوازده ساعت اول توقفش درايران باصطلاح اسلامي بوقوع پيوست را به اطلاع جهانيان برساند تادنيا دريابد كه دراين كشورچه ميگذرد.
نكته مهم د يگري كه درا ين ميان مطرح ميشود اينكه : لباسهاي مصادره شده توسط اداره منكرات كه معلوم نيست چه برسر اين لباسهاي مصادره اي ميايد، اكثرا"داراي ارزش ريالي معادل سي هزار تومان به بالاميباشد، كما اينكه شنل مصادره شده اين خانم ارزشي معادل 60هزارتومان داشته، ميتوان نتيجه گرفت با حجم بازداشتهائي كه بصورت روزانه انجام ميشود، ميتوان تخمين زد كه اداره منكرات ازاين طريق روزانه ميليونها تومان لباسهاي زنانه را مصادره مينمايد وهيچ مقام مسئولي هم وجود ندارد تا چند وچون اين دزدي وغارتگري بظاهر قا نوني را با طلاع مردم برسا ند وتوجيه نمايد كه بموجب كدام قا نون حتي لباس مردم درايران اسلامي مصادره ميشود. ضمن اينكه با يد محافل حقوق بشري درمورد اين موضوع كه يك مصداق بسارروشن ازنقض ابتدائي ترين موازين حقوق بشرمحسوب ميشود ، ازرژيم اسلامي توضيح بخواهد وچنين عمل غيراخلاقي را با تمام قدرت به چالش بگيرند.
ايران – تهران 8 / 8 / 86

No comments: