Nov 12, 2007

به بهانه بازداشت مجدد حشمت طبرزدی ( عمر جهان بر من گذشته است ) .


هر کس که به زندان می رود،به اندیشه فرو می روم.به نسبت و رابطه انسان،کرامت انسانی،آزادی،اندیشه،بیان و...فکر می کنم.به وعده هایی می اندیشم که به آنها عمل نشد.قرار بود ما بر سرنوشت خویش حاکم باشیم.قرار بود حتا مارکسیست هادر بیان عقاید خود آزاد باشند.به ما گفتند که شما سزاوار آزادی و استقلال هستید.گفتند که دو هزار وپانصد سال سلطه استبداد پایان یافته است و از این پس نسیم تبسم و مهربانی و مهرورزی وزیدن می گیرد.گفتند شما خاطره قرن ها بیداد در ذهن دارید و بارها به خون تان کشیده اند و ما این خطر ها و خاطره ها را از ضمیر شما دور خواهیم کرد.امروز،فردای آن روز است اما اندیشیدن هنوز خطر کردن است.آزادی محصور و محدود است.استقلالمان دریاچه خزر است که به غارت روس ها رفته است.کرامت انسانی،زهری است که در کام زهرای پزشک چکانده می شود."به سفره ما دیگر نشانی از نان نیست"و درد بی درمان بی نانی رسالت انسانی را به باد نسیان سپرده است . پیام آوران مهربانی و صلح و عشق و آزادی را به بهانه امنیت ملی به حبس می برند.
یک لاقبای بی میز و منبر و کاغذ و قلمی چون طبرزدی می تواند تبر به ریشه کدام امنیت ملی زند؟ او که خود و برادران دیگرش برج موریانه ی ما را بر اعراب نگشودند و صدام را از خانه مان دور کردند .ایستادند تا معنای امنیت ملی باشند.
باور کنید امنیت ملی را وعده های عمل ناکرده ی شمایان به خطر می اندازد.وعده هایی که یک از هزار آن به ظهور نرسید.گویا این تاریخ ما است که دوباره تکرار می شود.آری ...آری یادم آمد...
جخ امروز
از مادر نزاده ام
نه
عمر جهان بر من گذشته است.
نزدیک ترین خاطره ام خاطره قرن هاست.
بارها به خون مان کشیدند
...
اعراب فریبم دادند
برج موریانه را به دستان پر پینه ی خویش بر ایشان در
گشودم
مرا و همه گان را بر نطع سیاه نشاندند و
گردن زدند.
نماز گزاردم و قتل عام شدم
که رافضی ام دانستند.
نماز گزاردم و قتل عام شدم
که قرمطی ام دانستند.

آری آنها که دل در گرو آزادی و استقلال و آبادانی کشور دارند خود معنای امنیت ملی اند.عمادالدین باقی معنای بقای امنیت ملی است.طبرزدی به امنیت ملی معنا می دهد.دلارام علی و روناک صفارزاده و مریم ضیاء و دیگر زنان آزاده میهنم مصداق بارز نگاهبانی مرزهای امنیت ملی اند.
وعده های خود را از یاد مبرید .می گفتید:مگر مشکل مملکت ما چند تار موی خانم هاست که آزادی آنان را محدود کنیم.می گفتید:نفت بر سر سفره های بی نان مان می آورید.نگذارید که باور کنیم این خوش باوری مان بوده است ،که باورتان کردیم.برایمان احساس خوشایندی نیست این احساس فریب خوردگی.نمی خواهیم باور کنیم که بر سرمان گول مالیده اید.این احساس آزارمان می دهد.نه باور نمی کنیم.باور نمی کنم.باور نمی کنم اما صدای شاعر میهنم – او که مدیحه ی هیچ قدرتمندی را نگفت و از هیچ زورمداری صله نپذیرفت –در گوش جانم طنین انداز است..
کوچ غریب را به یاد آور
از غربتی به غربت دیگر،
تا جست و جوی ایمان
تنها فضیلت ما باشد.
به یاد آر:
تاریخ ما بی قراری بود
نه باوری
نه وطنی.(احمد شاملو)

+ معصومه ضياء ، فعال جنبش زنان به يك سال حبس تعزيري محكوم شد.
+ نگرانی نسبت به وضعیت عباس خرسندی
+ نهادهای امنیتی مصاحبه را جاسوسي مي دانند
هر

No comments: