Nov 8, 2007

نوشته ای از بهزاد مهرانی


پدر و پسری از خیابان شلوغی عبور می کردند.اتومبیلی با آن دو برخورد کرد.پدر در دم جان سپرد و پسررا به بیمارستان منتقل کردند.دکتر معالج وقتی پسر را می بیند با تعجب می گوید:اینکه پسر خودم است.پرسش این است که چگونه چنین چیزی ممکن است؟
مازیار سمیعی را یک بار دیدم.معماگونه ی بالا را او طرح نمود و ما هرچه اندیشیدیم جوابش را ندانستیم.با خود گفتیم پدر که فوت کرده است،پس چگونه این پسر می تواند فرزند آن دکتر باشد؟غافل از این که دکتر می تواند مادر آن پسر مجروح باشد.
ذهنیت "مرد سالارانه" در گوشت و پوست ما رخنه کرده است.این "ما"حتا شامل آنانی می شود که داعیه روشن فکری دارند.ناتوانی در پاسخ دادن به چنین معمای ساده ای ریشه در همین باور "مردباورانه" دارد.در زبان ما نیز این امر جلوه گر است.کافی است به لغاتی همچون "دولت - مرد" ،"مردانه گی"،"نا مرد بودن" به معنای نا اهل بودن و...نگاهی بیاندازیم.
مازیار سمیعی امروز دربند همین دولت – مردان است.این نگاه مردانه تنها در باور مردان ریشه ندارد،بلکه نگاه زنان به زنان نیز چندان پالوده تر و پاکیزه تر نیست.(باتومی که در تجمع 22 خرداد توسط زنان بر پیکر زنان فرود آمد نشانی از این مدعاست). برداشتن این "شیشه کبود" که به قول مولانا،لاجرم دنیا را نیز در منظر ما تیره و کبود می سازد نیاز به تلاش بسیار دارد.جهد فرهنگی عمیقی می خواهد تا ما از جحد زنان دست برداریم و در کنار یک دیگر جهانی بسازیم عاری از تبعیض و اجحاف.
امروز یکی از کوشندکان این عرصه در آستانه ورود به زندان است و دوستانش دل نگران اویند.دلارام علی را می گویم.او به جرم شرکت در یک تجمع مسالمت آمیز که خواهان حقوق برابر زنان و مردان بود،محکوم به حبس شده است.دو سال وشش ماه.دلارام علی مانند همه آزادی دوستان و برابری خواهان،خواستار حقوق برابر انسانی است.آیا اینکه فردی تعدد زوجات را نپذیرد،دیه و ارث و شهادت و...مساوی بخواهد،مجرم است؟آیا اگر زنی کتک خوردن توسط مردان را عملی غیر انسانی بداند مستحق حبس و بند و زنجیر است؟حرکت آزادیخواهانه و مساوات جویانه زنان ایرانی با این موانع،متوقف نخواهد شد."کمپین یک میلیون امضاء علیه قوانین تبعیض آمیز زنان"،حرکت بسیار ارزنده ای است که انگشت خود را بر روی دردهای مزمن و اساسی این فرهنگ گذاشته است و این است که فریاد باورهای بیمار را بلند کرده است.این حرکت ، دردها را بسیار طبیبانه تشخیص داده است و مشفقانه بر روی زخم های ناسور آن مرهم می گذارد.مرهم آگاهی بخشی.در فرهنگ لغات آیندگان به یقین می توان سراغ از کلمات "دولت – زنان"، "زنانه گی" و ... گرفت.شیرزنان عاقل و شجاعی چون دلارام علی،مریم ضیاء و ... طلیعه آن روز خجسته اند.
دولت – مردان لختی بیاندیشند.
* راستی سپیده پور آقایی هنوز در زندان است؟ما که به خودی و غیر خودی باور نداریم.داریم؟؟

No comments: