Jan 21, 2008

نامه یک زندانی سیاسی به رئیس سازمان رندانهای رژیم

انتشار دهنده: فعالان حقوق بشر در ایران
نامه بابک دادبخش به سهراب سليماني
جناب آقاي سهراب سليماني رياست محترم سازمان زندانهاي استان تهران
احتراماً اينجانب بابک دادبخش متهم پرونده 7533/84 ط د که به اتهام اقدام عليه امنيت کشور بازداشت مي باشم 21 بار با انواع و اقسام برچسبها به بدترين زندانها و بدترين شرايط تبعيد گرديدم هيچگاه نتوانستم دليل اين خشونت را نسبت به خود درک نمايم . و اينکه امضاي حضرتعالي را در آخرين دستور انتقالم به زندان رجايي شهر ديدم که در مورخه 13/9/86 طي نامه شماره 1/77/78 دستور داديد که : تحت شرايط جاري نامبرده در اسرع وقت تحت ضوابط به زندان رجايي شهر منتقل شود و زير دستور جنابعالي را هم معاونت امنيت جناب آقاي قويچ دستور تاکيدي عنايت فرمودند و اکنون چند سئوال :
مي توان بپرسم طبق کدام قوانين و ضوابط اينجانب 21 بار بين 3 زندان تهران در طي 3 سال نقل و انتقال شده ام ؟ ميخواهم بپرسم چگونه است که بيش از 45 روز است ممنوع تلفن و ممنوع الملاقات ميباشم ؟ ممنوعيتي که کسي دليل آن را نمي گويد يا نمي داند، تنها گفته ميشود ما نيز مي دانيم ممنوعيتهاي شما غير قانوني است ولي قدرتهاي بالادست بصورت تلفني دستور داده اند که تلفن و ملاقاتي نداشته باشي .
از شما ميپرسم کدام قانون اين اجازه را به سازمان زندانها داده است که بعنوان ترفند جهت ساکت کردن يک زنداني سياسي او را از زندان اوين به زندانهاي ديگر بفرستيد و آنها را در بين مجرمين خطرناک و متجاوزين به عنف ، قتلهاي فجيع و حتي قاتلين داراي جنون آني که همگي به اعدام محکوم شده بودند و منتظر اجراي حکم اعدام مي باشند بفرستيد؟
آيا علت تبعيد و شکنجه من اين نيست که با خبرنگاران و بازديدکنندگان در مورد مشکلات زندان صحبت کرده ام؟ يا اينکه به مافياي زندان و فروشگاهها و کارچاقکنها اعتراض کرده ام؟ و شما از طرح اين مسائل در مقابل بازديدکنندگان ناراحت هستيد؟ يا اينکه چون من نواميسم را براي سوء استفاده قراردادن افراد فرصت طلب در کالبد اداره اتان فراهم نساخته ام ؟
اگر نگرانيهاي شما موارد بالاست عرض ميکنم که کم نيستند آزاديخواهان قلم به دستي که ميبينند و مينويسند فعاليت زندانهاي فاسد شما را و شما نيز بايد روزي پاسخگوي اعمالتان در برابر آنان باشيد. اگر مشکل شما اين است که خفه شويم در مقابل بازديدکنندگان و خبرنگاراني که اکثراً نيز از عمال خود شما محسوب ميگردند و در مقابل آنان فقط از محاسن شما تعريف کنيم آن هم به روي چشم اگر صحبت کردن از مافياي زندان، توطئه گران، کارچاقکنها و فروشندگان مواد مخدر در برابر بازديدکنندگان ممنوع است آن هم به روي چشم. نميدانستم که قلمرو آنان محدوده و خط قرمز شما نيز محسوب مي شود و اگر مشکل ديگر شما جذب نشدن نواميس) براي يک خواسته کوچک انقدر بيايند و بروند تا آخر يکي از متوليان آن سيستم بتواند آنها را براي خواسته خود تحت لواي قانون و موقعيت تحت تجاوز و تعرض قرار دهد .( است که تن به خواسته هاي شما نخواهيم داد زيرا که از جنس شما نيستيم.
در آخر اميدوارم با توجه به اينکه براي احقاق حق خودم و ساير زندانيان سياسي راهي جز دوختن لبانم نداشتم مرا درک نمائيد و به يکي از جلادان نامرئي خود طي دستوري شفاهي و تلفني سفارش نکنيد که براي تحقير هر چه بيشتر، مرا نيز به يکي از حلقه ها ي مفقود دهها قتل بدون متهم که در سلولهاي انفرادي زندان رجايي شهر رخ داده و مي دهد بپينودم و يا مثل چندين زنداني که براي تنبيه هر چه بيشتر با شورشيان آنها را در رجايي شهر به دار آويختند مرا به دار نياويزيد.
ايران – زندان رجائي شهر (( گوهردشت)) 28/10/86

No comments: