Apr 20, 2008

رژیم و گسستهای سیاسی آن / آرش ایرانزاده

این یادداشت سر آن دارد تا به اختصار نگاهی به ساختار گسست های سیاسی امروز ایران بیاندازد. به طور طبیعی ارزیابی چنین موضوع حساسی نیازمند کار بیشتری است و متاسفانه در قالب " مقاله "، نمی توان انتظار یک کار علمی و آکادامیک پیرامون این مبحث دشوار داشت. از این رو تلاش خواهم کرد تا تصویری بسیار کلی و محدود اما آسان و قابل درک ارائه دهم.
انتخابات مجلس و پیروزی یک طرفه نیروهای اصول گرا، گرچه از سوی احمدی نژاد و مقام رهبری یک پیروزی تعریف شد، اما به واقع آن چیز دیگر اتفاق افتاد. رفتار سیاسی دوستان و همفکران ریئس جمهور احمدی نژاد به گونه ای دستخوش تغییر شد، که حتی خود او هم متعجب ماند. گویا در قلب اصولگرایان بمبی ساعتی روشن شد و به شماره افتاد. بمبی که مقصدی جز شخص ریاست جمهوری ندارد و پایان قدرت وی را به انتظار نشسته است. حرف و حدیث های بسیار در خصوص جایگزینی ایشان آرام آرام تبدیل به دسیسه های سیاسی گشت و آشوبی به جان مرد اول اصولگرایان انداخت.
تمایل دور از باور اصولگرایان به کسب قدرت و حضور درآن، چنان اشکار شده است که بسیاری از خانواده های سیاسی کشور دیگر عملاً دلیلی برای نقد اوضاع نمی بینند. تمام خانوادههای سیاسی با علم به انتصابی بودن انتخابات، در صدد رایزنیهای جدی تر با معتمدین رهبری بر آمده اند. تکثر مدعیان سیاسی شرایط بازی را برای رهبری آسان نموده است و این آسایش صد البته به بهای یک "بد نامی" است که ایشان با شکستن قول خود نسبت به پاسداری از رای مردم، به دست آورده است.

حال، وقتی گزینش قدرت، از رای مردم تقلیل می یابد به رای یک شخص، پس باید بازیهای سیاسی و دسیسه های مردان قدرت طلب را بیشتر شناخت. احمدی نژاد با تمام موفقیتی که در اجرای سیاست خارجی مقام رهبری برای خود دست پا کرده است اما بشدت لرزان و نگران، روزهای آتی را پیش بینی می کند. لیست دشمنانش روبه فزون است و یاران ابتدای راهش، حالا می روند تا در سنگرهای دیگر جا خوش کنند. وزرای خلع شده و مدیران کنار گذاشته شده ی دولت تازه کار ایشان در کنار مردانی چون لاریجانی، قالیباف، رضایی، ذوالقدر و رفسنجانی و حداد عادل جبهه ای جدید و پر نشاط از مخالفان را فراهم آورده است. رهبری با آگاهی کامل از این دسته بندی های جدید، شروع به فاصله گرفتن کرده است و ترجیح می دهند تا در حاشیه امنیت کار را پیگیری کنند.
تکثر مراجع قدرت در ایران از طرف دیگر شرایط را بارها پیچیده تر می کند. سپاه و روحانیت منافع متفاوتی را در بازیهای سیاست دنبال می کنند و به طور حتم مرد اجرایی کشور را ازآن خود می خواهند. بازار هم به سختی در تلاش است تا هزینه این بازی را از یک جیب به جیب دیگر بریزد و در انتهای کار متضرر نشود. از طرف دیگر دیوان سالاران اداری و متخصصین واقعی کشور هم سعی می کنند تا در این بازی سر بی کلاه نداشته باشند.
حساب کار، آنگاه جالب تر می شود که به عوامل ذکر شده، این نکته را هم اضافه کنیم که چشم پوشیهای رهبری در خصوص خرابکاریهای دولت نیز، دیگر تکرار نمی شود و آرام آرام شکایات و ایراد گرفتن ها ،شروع خواهد شد. از همین حالا شایعات دلخوری رهبری از دولت در خصوص گرانیها شروع شده است و صندلی آقای ریئس جمهور، خواهان بسیار پیدا کرده است. مخالفان بسیار آقای ریئس جمهور با آغاز برنامه کاهش حمایت رهبری از ریئس جمهور باز هم بیشتر می شوند. بسیاری از مسافران کشتی آقای ریئس جمهور از حالا به دنبال ساحلی امن می دوند و بر این عقیده اند، که نباید در این کشتی غرق شد.

ستاره بخت احمدی نژاد روبه افول است و دوستان اصولگرایشان در تب و تاب یافتن دروازهای قدرت بعدی. رهبری از اوضاع اسف بار گرانیها باخبر است و نمی تواند سر این موضوع تمام و لعن و نفرین ها را خود به تنهایی به جان بخرد. از طرفی تنور رقابت سیاسیون باید گرم و جذاب بماند تا مردم نتوانند گلایه انتصابی بودن انتخابات را خیلی جدی طلب کنند. قربانی ساختن مردی با این همه مخالف و منتقد خود می تواند روحیه مردم و خانواده های سیاسی را بالا ببرد.
یاران آقای ریئس جمهور هم باید بین اصول گرایی و ریئس خود یکی را برگزینند. علی لاریجانی مرد مورد اعتماد رهبری و نماینده مردم قم به عنوان نماینده اصولگرایان می تواند عطش اصولگرایی را التیام بخشد و راه دوستی بیشتر با روحانیت محجور سالهای گذشته را هموار نماید. اما آنچه در این لایه های گسسته شده بیشتر از همه به چشم می خورد خطر سرعت بالای اصولگرایی است که به عنوان بهترین بهانه حذف رقیب حالا ورد زبان همگان شده است.
اصولگرایی در واقع واژه ای است که در مقابل اصلاح طلبی مد شده است. اصلاح طلبان دیگر محرم نیستند و باید نقش اپوزوسیون بی خطر را بازی کند. و محرمین همگی باید اصولگرا باشند. اما آنچه به عنوان اصل اول مورد نظر همگان می باشد، قدرت و قدرت طلبی است و نه چیز دیگر.
حاکمیت وقتی از محور خود، یعنی مردم فاصله گرفت دیگر همه کارهایش برای حفظ قدرت مجاز می باشد و قدرت به عنوان ذات موجودیت او تنها " اصل " پنداشته می شود. انتخابات ریاست جمهوری دوره آتی در ادامه این گسست شکل خواهد گرفت.


No comments: